غزل 26 - حافظ - زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

فریدون فرح اندوز
فریدون فرح اندوز
6.6 هزار بار بازدید - 5 سال پیش - زلف آشفته و خوِی کرده
زلف آشفته و خوِی کرده و خندان لب و مست، پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست، نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان، نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست، سر فرا گوشِ من آورد به آواز حزین، گفت ای عاشق دیرینه ی من خوابت هست؟عاشقی را که چنین باده ی شبگیر دهند، کافرِ عشق بود گر نشود باده پرست!
5 سال پیش در تاریخ 1398/06/11 منتشر شده است.
6,650 بـار بازدید شده
... بیشتر