فیک اسمات جیمن پارت ۲

262 بار بازدید - 2 سال پیش - ای کاش میشد از زبان
ای کاش میشد از زبان جیمین.۱سالی میشه که ازدواج کردیم هرروز گند تر از روزه دیگس خسته شدم کاش میشد خودمو زود تر از دست ت خلاص کنم اون از خشگلی کم نداره ولی من اون علاقه ای رو ک میخوام بهش ندارم ونمیخوامش از یه طرفیم خوانوادم دوسش دارن از یه طرفیم دلم براش میسوزه ک چرا باید با کسی زندگی کنه ک هیچ علاقه ای بهش نداره از زبان ت من ج .همیشه وقتایی ک میریم مهمونی یا پارتی تظاهر میکنیم ک خوبیم البته من وانمود میکنم اون همونجوریم باهام سرده اخ دارم دیونه میشم اخه چقد میتونی بب توافت باش لعنتی .ج حتی ب خاطره کارشم زیاد خونه نبود .واین نبودنشم یه جوره دیگه عضاب اور بود بعضی شبا دبر میومد خونه طوری ک من تا اخره شبمم منتظرش میموندم تا بیاد باهم شام بخوریم ..تازه وقتیم میومد میگفت شام خوردم ویه راست میرفت تو اتاقش تو..شب شده بود مثه همیشه منتظرش بودم بیاد تا بلکه اگر شام نخورده بود باهم بخوریم میزو چیده بودم وفقط باید غذارو تو فر گرم میکردم رو مبل نشسته بودم ک صدایه در نظرمو جلب کرد ک نشون میداد اومده بلند شدم ورفتم استقبالش ویه خنده ریزی زدم وی سلام دادم وکتشو ازش گرفتم اونم مثه همیشه با لحن همیشه سردش ی سلام داد تو .رفتم تو اشپز خونه تا غذارو بیارم وبا خودم میگفتم شاید این دفم با دوستاش ی چیزی خورده باشه اوف بازم باید تنها شام بخورم یا اثن نخورم چون هیچی بدون اون خوب نبود همینجوری ک تو فکر بودم غذارو بردم ومیزو چیدم جیمینو صدا کردم ک بیاد اگ شام نخورده بود شام بخوره وسره میز نشستم منتظرش دیدم با حوله تو دستش از اتاقش اومد حولرو انداخت رو کاناپه ونشست سره میز تو دلم خیلی خشحال بودم ک شام نخورده غرق صورتش شده بودم با اون چشایه وحشیش ک هیچ وقط رو من نمیوفته ب خودم اومدم از رو صندلیم پا شدم ودستمو ب سمته بشقابش هدایت کردم تا من براش غذا بکشم .‌‌‌‌....تا پارت بای ..شرایط پارت بعد ۱۲لایک ۵ دنبال =دنبال ۲نشر امید وارم خشتون اومده باشه .... باقوانین اپارات موافقم .
2 سال پیش در تاریخ 1401/02/06 منتشر شده است.
262 بـار بازدید شده
... بیشتر