رمان: my old love: پارت بیست و یکم

꧁ʚBTSɞʚB.PɞʚEXOɞ꧂
꧁ʚBTSɞʚB.PɞʚEXOɞ꧂
29 بار بازدید - 4 سال پیش - My old love the writer
My old love the writer : Byun Che young Part 21 از زبان چه یونگ اه خدا رحم کنه سرما نخورم و از شانس زیبایم من از اون دسته آدمایی هستم که تا تقی به توقی میخوره سرما میخورم الانم که دیگه خیس آب شدم و هوا هم تقریبا سرده.... الان دیگه سه ماهه که کارآموزیم.....چقدر سریع گذشت..! عطسهههه وای شروع شد.... .. از زبان چه یونگ هوفففف خوابم میاد این گوشی هم گرفته ها.... _بله طرف:سلام خانوم پارک جین هی.... _آقا اشتباه گرفتین مزاحم:ببخشید اشتباه شده _خواهش میکنم ایشششششش این مزاحم بی ادب خوابمو ریخت بهم..... ساعت چنده؟ ۶:۳٠ اخه مرض داشتی چیششششش من الان پاشم چیکار کنم وقتی همه خوابن عه صدای چی بود؟ انگار از تو آشپزخونه اس برم یه نگاه بندازم... ..... از زبان چه یونگ در حالی که از کنجکاوی زیاد داشتم از پله ها میرفتم پایین داشتم فک میکردم کی این موقع صبح بیداره... اونم ما که همه ساعت ۳ خوابیدیم.... دیشب همه بیدار بودیم و داشتیم فیلم میدیدیم...و کلی هم حرف زدیم هوفففف انتظار به پایان رسید بلاخره و پله ها تموم شد خدارو شکر تمومی نداشتن.... رفتم پایین که دیدم بک تو آشپزخونه اس و داره قرص میخوره..... تا دیدم اونه یه جا قایم شدم....دلم نمیخواست باهاش چشم تو چشم بشم...... جالبه تمام زندگیم حسرت دیدنشو میخوردم ولی حالا نمیتونم تو چشماش نگاه کنم..... در حالی که پشت ستون قایم شده بودم داشتم به اینا فکر میکردم.... بک:چیزی میخواستی؟ _نه....من....من چیزه....هیچی...البته سلام... بک:چیزی شده؟ _نه...من برم... ..... از زبان بک این دختره نمیدونم چشه تا منو میبینه هول میکنه.... ازش خوشم میاد.........دختر جالبیه در عین حال مرموز..... بیخیال فکر کردن شدم بعد خوردن قرص از آشپزخونه اومدم بیرون....دیشب خیلی خیس شده بودم و حالا هم سرما خوردم...و الان سرم فجیح درد میکنه..... ....... از زبان سهون دیشب خیلی خوش گذشت هم کلی قایق سواری و آب بازی و اخر شب هم کلی فیلم دیدیم و کلی هم خندیدیم احتمالا هیونگ (بکهیون رو میگه) سرما خورده چون دیشب حسابی خیسش کردیم و هیونگ هم زود سرما میخوره
4 سال پیش در تاریخ 1399/11/09 منتشر شده است.
29 بـار بازدید شده
... بیشتر