صادق الوعد- قسمت اول

تاج الشعرا
تاج الشعرا
640 بار بازدید - 3 سال پیش - قسمت 1 (برادر کوچک تر
قسمت 1 (برادر کوچک تر به بازار می رود_1) به کودک قرن های بعد، به کودکی که سال ها بعد از من می آید: تمام هراس من این است که مرا و مارا ندیده باشی. من قطره ای از تاریخ را برای تو آوردم و با فروتنی تقدیم تو می کنم. در زمان و جغرافیای من این طور حسین را یاد می کنند. جغرافیای من ایران است، شهر من اردبیل مادر به قتلگاه آمده و آه می کشد، از همین رو بزرگان و ریش سفیدان زیر پرچم همان آه را تکرار می کنند. (آه حسن، وای حسین) در نی می دمند و بر طبل می کوبند: به هوش باشید، به گوش باشید، عزای پسر فاطمه است. (خبردار ای عزاداران حسینون یاسی باشلاندی) صفوت شادابی، هر سال وقتی عالی قاپو به بازار می رود یکی از اشعار بیضا را رونمایی می کند.
3 سال پیش در تاریخ 1400/05/21 منتشر شده است.
640 بـار بازدید شده
... بیشتر