رمان عشق بی پایان!/پارت دوم*--*

175 بار بازدید - 2 سال پیش - آدرین: عع سلام عشقم! مرینت:
آدرین: عع سلام عشقم! مرینت: سلام هارتم خوبی آدرین: هعیی مث همیشه مرینت: خاستم بگم امروز میای کافه ای که یه بار باهم رفتیم? ساعت ۶:٠٠ اینا.. آدرین: نمیدونم حال ندارم مرینت ببخش مرینت: غلط کردی بیا دیگه جون من. آدرین: باش فقط به خاطر ط مرینت: مرسییی کاری نداری؟ آدرین: ن بای مرینت: بای (چن دقه بعد خونه ی کلویی) کلویی: هوی سامممم(سام خدمتکار و راننده ی اونا بود) سام: بله خانم کلویی: امروز میخوام برم کافه منو باید ببری ساعتای ۶:٠٠ اینا شاید یه فکری کردم مرینتو بدزدم.. سام: چشم خانم..! (کلاس گیتار) لوکا: سلام جاستین(دوست صمیمیش تو کلاس گیتار بود) جاستین: سلام خوبی رفیق لوکا: خوبم فقط اگه بیاد قلبم بالا پایین میشه. جاستین: خخخ معلومه قشنگ قلبشو مال خودت کرده هاااا لوکا: خب چی کنم خعلی عشقه، واییییی عرررر جاستین: چی شد؟ لوکا: او...اومد اومد وایی:] جاستین: جر خوردن خو خوو باشه لوکا: استاد اومد بشین جاستین جرررر فک کردی کیو میگم... جاستین: وااااح په اون کجا موند لوکا: نمیدونمممم خعلی نگرانشم جاستین: هیس دیگه بشینیم هلو مای فرند هاواریو*---* خاع پارت دوم رمانمون با هزار تا سوسول بازیام آپ شید:] امیدوالم ا این پارت لذت بلده باشیدXD پارت بعدی بسی جنایی و عاشگانه و غم انگیز خواهد بید--_-- بلا پارت بعدی ۲۲ لایک:|| و اینکه آپای چندش نصفه لمانم لو آپید\: بحی لاوامـ!(:
2 سال پیش در تاریخ 1401/05/17 منتشر شده است.
175 بـار بازدید شده
... بیشتر