فیک(تصور کن)کوک پارت ۱۸(اپارات پاک نکننن)

♡Anita_Pariya♡《Army》
♡Anita_Pariya♡《Army》
501 بار بازدید - 4 سال پیش - ا\ت:پس مشکلی ندارین؟ مامان:نه عزیزم
ا\ت:پس مشکلی ندارین؟ مامان:نه عزیزم من و کوک با خوشحالی از اتاقمون دور شدیم. کوک روی صندلی لب کشتی نشست و من هم رفتم لب کشتی و به دریا که نور خورشید توش افتاده بود نگاه میکردم. تو حال خودم بودم که یکی دستشو دور کمرم حلقه کرد. سرم رو برگردوندم و دیدم کوکه، همون لحظه کوک گونم رو بوسید. من خجالت کشیدم لب هام سرخ شد . کوک:ا\ت ا\ت:هوم؟ کوک:ا\ت ا\ت:جونم بچه ها اپا پاک کرده بود منم یه تغییر کوچولو دادم
4 سال پیش در تاریخ 1399/12/09 منتشر شده است.
501 بـار بازدید شده
... بیشتر