گربه ای زخمی،شعر و دکلمه: مریم مهمساز

maryam_mohemsaz
201 بار بازدید - 3 سال پیش - مثال گربه ای زخمی پر
مثال گربه ای زخمی پر از نعره پر از فریاد اسارت حق میهن نیست منم آن بنده ی آزاد نه سهمم مرگ خونین و نه حقم ‌سفره ی خالی نه خوزستان بی ابو نه صحبت های پوشالی خدا هم بسته گویی رخت ازین غمخانه ی میهن دلی داده به ما از گل نبود از سختی آهن جوانان خفته در گورو پدرها شرمسار و زرد چه تابستان بی رحمی شبیه فصلهای سرد بهار آرزوهامان شبی ناگه به یغما رفت خزان شد سهم قلب ما نشاط و شور و گرما رفت ندیدی قامت خم را؟ ندیدی سفره ی بی نفت؟ ندیدی مادر ی گریان که فرزندش به ناحق رفت؟ همه غمگین همه نالان امید از ما گرفته رو نه امدادی از آن بالا خدای سرزمینم کو؟ طبیبان خسته و زخمی دل مردم پر از کینه غم سنگین بیماران نشسته بر سر و سینه شمال و هئیتی در هم شده جنگ میان ما کرونا آتشی سنگین نشانده بر نهان ما مجازی غرق هشتکها خرید واکسن از هرجا همه در حسرت پرواز سفر از غربت اینجا وطن اما همی زخمی شبیه گربه ای خفته به درد و غم گرفتارو به سان خواب آشفته لالایی کن وطن جانم تو را غمخانه میخوانم تو را با هر بدو خوبت شبیه خانه میدانم وطن ای بال و پر بسته وطن ای دین و ایمانم تو را با هر چه بدبختی شبیه خانه میدانم #مریم_مهمساز
3 سال پیش در تاریخ 1400/05/25 منتشر شده است.
201 بـار بازدید شده
... بیشتر