حقّ مشاور در رسالهی حقوق امام سجّاد علیه السلام برنامه 1 دی 1401
912 بار بازدید -
2 سال پیش
-
موضوع: حقّ مشاور در رسالهی
موضوع: حقّ مشاور در رسالهی حقوق امام سجّاد علیه السلام
تاريخ پخش: 24/09/1401
عناوين:
1- مشورت، بهترین پشتیبان انسان در عرصه عمل
2- معنای درست آزادی و استبداد
3- مشورت، قبل از تصمیمگیری و اقدام
4- تاریخ گذشتگان، بهترین مشاور انسان
5- شناخت دوست و دشمن در عمل
6- قدردانی از مشاور در گفتار و عمل
7- حفظ حرمت مشاور، به دور از درستی و نادرستی رأی
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
چند ماه است بحثهای درسهایی از قرآن شب جمعهی تلویزیون، شبکهی یک، رسالهی حقوق امام زین العابدین را توضیح میدهیم، ایشان یک رسالهی حقوقی دارد، حدود پنجاه حق را نقل کرده، از حقّ انسان و حقّ مسلمان و حقّ کافر و حقّ زن و بچّه و همسایه و دوست و استاد و شاگرد و هر کدام یک حقّی دارند، یکی، دو جلسه است راجع به حقّ مشورت صحبت میکنیم، با کسی میخواهیم مشورت کنیم، حقّش چه هست؟ چه اصولی را باید مراعات کنیم؟
- در این زمینه ما اهمیت مشورت را داشتیم میگفتیم. امیرالمؤمنین میفرماید: «اضْرِبُوا بَعْضَ الرَّأْيِ بِبَعْضٍ يَتَوَلَّدُ مِنْهُ الصَّوَاب» (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 442)، مشورت کنید، یعنی او حرفش را بزند، او هم حرفش را بزند، همهی حرفها در مقابل هم قرار گیرد، آن وقت در اینها همدیگر را اصلاح میکند، یعنی آدم وقتی رأی افراد را گرفت، این رأیها به هم اصطکاک پیدا میکنند با هم مقایسه میشوند، حرف حق از داخلش درمیآید.
1- مشورت، بهترین پشتیبان انسان در عرصه عمل
- «لَا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ» (الكافي، چاپ إسلامية، ج 8، ص 20)، بهترین پشتوانهی عملی است، بهترین پشتوانهی علمی مشورت است که بگوییم این نظر چند نفر است، «لَا مُظاهَرَةَ»: یعنی پشتوانهای نیست، «أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ». اگر میخواهید کارهایتان پشتوانهی علمی داشته باشد، با چند تا کارشناس متخصّص مشورت کنید.
- مشورت خرد جمعی است، انسان تنهایی که هست، یک عقل دارد، چند تا که شد، چند تا عقل دارد، حدیث داریم: «مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا» (نهج البلاغه، حکمت 161)، کسی که با افراد مشورت کند، در عقل آنها شریک شده است، تکیه به عقل خود، خطرناک است.
- مشورت آدم را بیمه میکند. روایت داریم که: «مَا ضَلَّ مَنِ اسْتَشَار» (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 442)، کسی که مشورت کند، گمراه نمیشود.
2- معنای درست آزادی و استبداد
اوّل انقلاب چپیها در دبیرستانها میرفتند، سخنرانی میکردند. در یکی از استانها من شنیدم، گفتم ما هم پای سخنرانیاش برویم، ببینیم چه چیزی میگوید، جوابش را بدهیم، بر فرض اگر جوابش را بلد نبودیم، جوابش را یاد بگیریم. تا وارد شدیم، آن آقای سخنران چپی گفت: «باز آخوندها وارد شدند! این استبداد همین است! حکومت آخوندی همین است! نمیگذارند ما آزادانه حرف بزنیم!» بچّهها هم یک خورده تحریک شدند، گفتم: «بچّهها گوش بدهید، بنده طرفدار آزادیام، ولی معنای آزادی این است که ده دقیقه، یک ربع، کمتر و بیشتر ایشان حرفهایش را بزند، شما هم گوش بدهید، بعد من هم جواب ایشان را بدهم، شما هم گوش بدهید، بعد که دو تا ده دقیقه را شنیدید، هر کدام را انتخاب کردید، شما آزاد هستید، حرف او را بپسندید، یا حرف من را، معنای آزادی این است»، اینکه در را ببندیم، آخوند نیاید، یواشکی چراغها را خاموش کن، این که نشد که. تو اصلاً اگر باسواد بودی، چرا میروی در دبیرستان؟! خب این بچّه دبیرستانیها که بندگان خدا نو هستند، نوجواناند، نوجوان که نمیتواند جواب تو را بدهد، تو اگر مردی بیا پهلوی یک دانشمند حرف بزن.
2 سال پیش
در تاریخ 1401/10/09 منتشر شده
است.
912
بـار بازدید شده