تحلیل فیلم درانتهای شب مریم مدبیگی روانشناس

ماهی دختری است در خانواده ایی مرد سالار به دنیا آمده است و نتوانسته است به دنبال علایق خود برود دختری با خلق و خوی سخت که هر آنچه در خانواده نداشته یعنی اختیار، کنترل و آزادی و انتخاب را در زندگی زناشویی و اجتماعی شغلی طلب می کرد در انتخاب همسر نقطه ایی متضاد پدر را ناخود آگاه انتخاب می کند، منطقی و کسی که بر اساس خلق و خوی هنری و شخصیت دیونیزوسی در خیلی از ابعاد زندگی مسئولیت را بر عهده خانم خانه می گذارد و در ابتدای زندگی ماهی خیلی خوشحال از نجات از خانه ایی پدر سالار لذت زیادی می برد کم کم خسته میشود وقتی هم پسری بیش فعال به دنیا می آورد این مسئولیت را بیشتر بر گردن خود می اندازد و بهنام را کوتوله تر از قبل می کند به نظر می رسد بهنام از این وضعیت خیلی جاها راضی است چون می تواند به زندگی هنری و کارهای خود بپردازد و نقاط ضعف شخصیتی نه تنها حل نمی شود بلکه بزرگ تر هم می شود چون با دختری سخت کوش کمال‌گرا و کنترل گر روبه رو است تا جایی آنها از هم جدا می‌شوند و آن شخصیت کنترلگر حالا جایی برای عرض اندام ندارد تازه در گیر پدر کنترلگر خویش هم می شود. و متوجه می شود تمام مسیر کاری و تحصیلی را به خواست خود انتخاب نکرده و حالا خود را شکست خورده می بیند، ولی بهنام نا خواسته در نبود ماهی مجبور می‌شود که کمی خود را تکان دهد و مسئولیت ها را برعهده بگیرد شاید کمی اعتماد به نفس از دست رفته خود را پیدا کند و با آشنایی با خانمی که نقاط مثبت بهنام را می بیند و احساس مردانگی از دست رفته اش را پیدا می کند و این رابطه احساس بهتری به او می دهد مخصوصا وقتی حال پسرش و موقعیت شغلی اش را بهتر می کند به هر حال این طلاق با تمام تلخی هایی که دارد باعث پیشرفت هایی در زندگی بهنام می شود و ماهی هم راه اشتباه شغلی خود را پیدا می کند ولی با کنترل گری که در شخصیت خود دارد خیلی جاها اذیت می شود و خیلی جاها تحسین می شود وخیلی جاها پس زده می شود

• #کودک_و_خانواده
• #تحلیل_فیلم
• #مریم_مدبیگی
• #روانشاسی