در گورستان بر مزار بی خانه ای نوشته بودند

ناصر سلطانی
ناصر سلطانی
5 هزار بار بازدید - 3 سال پیش - بر مزار بی خانه ای
بر مزار بی خانه ای نوشته بودند: شکر خدا بالاخره صاحبِ خانە و مکان خویش شدم. بر سنگ قبر فقیری نوشته بودند: پا برهنه به دنیا آمدم، پابرهنه زیستم و پا برهنه به آخرت برگشتم. روی سنگ ثروتمندی خواندم: همه کس را با پول راضی کردم، اما فرشته ی مرگ را نتوانستم راضی کنم. بر مزار دلشکسته ای چنین نگاشته شده بود: قیامتی هست، تلافی می کنم. بر گور جوانی چنین خواندم:   یکدیگر را نیازارید. به خدا قسم پشیمان خواهید شد. بر قبر کودکی نوشته بودند: خوشحالم بزرگ نشدم تا به درنده ای تبدیل شوم. بر مزار مادری نگاشته بودند: تو رو خدا مواظب بچه هایم باشید. بر قبر دیوانه ای نوشته بودند: هوشیار به دنیا آمدم، هوشیار زیستم، اما بخاطر رفتارهایتان خودم را به دیوانگی زده بودم. بر سنگ قبر دکتری چنین خواندم: همه چیز چاره و درمانی دارد غیر از مرگ! دنیا مزرعه ی آخرت است. به عاقبت خود بیندیشیم که چه کاشته ایم، چون به جز آن درو نخواهیم کرد... از مکافاتِ عمل غافل مَشو گندم از گندم بروید... جُو ز جُو #نازنین_سلطانی #nazninsoltani81 #عکس_نوشته #دلنوشته#تنهایی #دلتنگی #حکایت #داستان_کوتاه #بهش_زهرا #گورستان #حکایتهای_پند_آمیز #قصه #قبرستان #قبر #مزار #فقیر #ثروتمند #قیامت #آخرت #عمرسلطانی #ناصرسلطانی #nasersoltani81 #omersoltani81
3 سال پیش در تاریخ 1400/12/09 منتشر شده است.
5,013 بـار بازدید شده
... بیشتر