سعید کریمی دشتی

احمدرضا یداللهی
احمدرضا یداللهی
20.6 هزار بار بازدید - 3 سال پیش - نميدونم چرا تنها شدم من؛
نميدونم چرا تنها شدم من؛ نميدونم چرا تنها شدم من اسير دست نامردان شدم من؛ لاي لالا ببم لالاي واي از دست قوم کم محبت، والا غريب بي کس دوران شدم من شده سال جواني مرگ دوران؛ يکايک ميروند با روي خندان والا نميدانم چه حکمي است در اين کار! والا جوان خندان پدر مادر بگريند والا نزن دست بر دلم که دل ندارم سياهي ميزنه بر چشم من موج؛ غم گلي به جانم ميزنه موج
3 سال پیش در تاریخ 1400/07/08 منتشر شده است.
20,672 بـار بازدید شده
... بیشتر