سریال زمهریر/زمستان سخت قسمت ۳۵
3.5 هزار بار بازدید -
4 سال پیش
-
سریال زمهریر / زمستان سخت
سریال زمهریر / زمستان سخت قسمت 35
آدرس کانال مشکی ترکی
https://www.seevid.ir/fa/result?ytch=UCmu9...
لینک کانال تلگرامی مشکی:
https://t.me/meshkimedia
داستان قسمت آخر سریال زمهریر / زمستان سخت - ایاز و فیروزه به هم میرسند؟ بچه براک و ایاز زنده میماند؟
https://youtu.be/W522yuCZuWk
داستان قسمت آخر سریال قهرمان. قفقاز میمیرد؟ آیا گونش درمان میشود؟ آیا فیرات با سونا ازدواج میکند؟
https://youtu.be/qedLKxgLiJo
داستان قسمت آخر سریال ملک، فصل اول. ملک زنده میماند؟ خانوادهاش او را میپذیرند؟ خلیل عاشق ملک است؟
https://youtu.be/qm0BFX3C1sA
داستان قسمت آخر سریال حلقه. سرنوشت مژده؟ کان و جهانگیر میمیرند؟ حلقه نابود میشود؟
https://youtu.be/uPw7i_MM97k
بعد از انتقال ارتان به زندان، براق دم در کلانتری حالش بد شده و از حال می رود. آیاز او را بغل کرده و به همراه فیروزه و شعله او را به سمت بیمارستان می برند.
در خانه، فاروق فکرش درگیر پرداخت پول نزول خوار است و سر این قضیه با سودا بحث میکند.
عالیه به خانه می آید و از آنجاییکه از سودا خوشش نمی آید، از دعوا کردن آنها خوشحال شده و به آنها طعنه می زند.
در زندان، ارتان که متوجه شده است فیروزه و آیاز همدست شده و او را به زندان انداخته اند، وکیل خود را صدا زده و در برگه ای برای قتل یاسین توسط الوان شهادت میدهد تا از فیروزه انتقام بگیرد.
فیروزه و شعله متوجه خونریزی براق شده و متعجب می شوند. آنها با بیمارستان می رسند و براق را بستری میکنند. دکتر بعد از معاینه و رسیدگی به براق خبر میدهد که او و بچه هر دو سالم هستند. فیروزه و آیاز هر دو از شنیدن این حرف شوکه می شوند. فیروزه با ناراحتی و عصبانیت از بیمارستان بیرون می رود. آیاز دنبال او می رود و با او صحبت میکند و میگوید که خودش نیز از این قضیه خبر نداشته است و به فیروزه اطمینان میدهد که احساسی به براق ندارد. او در مورد بچه میگوید که برای او پدری میکند اما نمیگذارد مشکلی برای زندگی خودش و فیروزه به وجود بیاید. فیروزه آیاز را درک میکند و سعی میکند این قضیه را هضم کند.
در خانه، سودا به ناچار انگشتری که براق به او داده بود را به فاروق میدهد تا بدهی اش را پرداخت کند. عالیه و یاشار در مورد سند خانه با یکدیگر دعوا میکنند و یاشار بخاطر پس ندادن سند، میگوید که از عالیه طلاق میگیرد. عالیه عصبی شده و به طبقه بالای ساختمان روبهرویی می رود تا خودکشی کند. او بعد از سالها زحمت و کارگری کردن خودش را لایق این خانه میداند. یاشار او را آرام میکند و سعی دارد به او بفهماند که ارزش زندگی و خانواده فراتر از داشتن یک خانه است. سپس او را به خانه برمیگرداند.
پلیس ها دم خانه یاشار می روند و الوان را به اتهام قتل یاسین برای بازجویی میخواهند. الوان شوکه شده و با گریه ماجرا را برای خانواده تعریف میکند و میگوید که او یاسین را نکشته و فقط از خودش دفاع کرده است. همگی شوکه می شوند و یاشار به همراه الوان به کلانتری می رود. فیروزه و آیاز نیز با خبر می شوند و سریع به سمت کلانتری می روند. خانواده وقتی متوجه می شوند که فیروزه از ماجرای قتل خبر داشته، عصبی می شوند. آیاز و شعله توضیح میدهند که فیروزه هرکاری برای نجات الوان انجام داده و صرفا بخاطر او با ارتان ازدواج کرده است. همگی جا میخورند.
4 سال پیش
در تاریخ 1399/08/21 منتشر شده
است.
3,532
بـار بازدید شده