رمتن دلبر بنفش پارت ۲/ادیت کپی شده از کانال https://www.aparat.com/u_6271885

^^^ Fati ^^^
^^^ Fati ^^^
686 بار بازدید - 3 سال پیش - یه لقمه برای خودم گرفتم
یه لقمه برای خودم گرفتم و و به سمت در حرکت کردم و رفتم بیرون از پله های عمارت رفتم پایین و سوار ماشینم شدم و حرکت کردم به سمت دانشگاه بعد مدتی رسیدم و ماشینمو پارک کردم و وارد دانشگاه شدم و از پله ها رفتم که دیدم یکی زد تو سرم برگشتم و دیدم نیکاست: -سلام به خل و چل خودم! -سلام عاجی نیکا چطوری؟ -مثل همیشه عالی! -تو چطوری؟ -مرسی خوبم! -بیا بریم تو کلاس الان استاد میاد! -اهم بریم وارد کلاس شدیم و روی صندلی های همیشگی نشستیم و استاد هم بعد مدتی اومد سر کلاس و شروع کرد به درس دادن و ماهم تند تند جزوه نوشتیم و بعد کلاس با نیکا و آتوسا و پانیذ رفتیم بیرون و آتوسا رفت پیش امیر و ماهم رفتیم پیششون امیر پسر عمه ی آتوسا بود و پدر و مادراشون اون دوتا رو از بچگی برای هم نشون کرده بودن و اونهم عشقشون واقعی بود امیر با دوستاش نشسته بود! -سلام امیر! -سلام عشقم -معرفی نمیکنی! -دیانا رحیمی،نیکا فلاحی و پانیذ کرمی دوستای بنده،توهم معرفی کن! -ارسلان کاشی،متین امینی،مهراب احمدی و دوست دخترش مهدیس حسینی و رضا برزگر! ارسلان گفت: -از طرف همه میگم خوشبختیم خانوما منم گفتم -ماهم آقایون!دوستان حالا که همه هستین اینم کارت دعوت های پارتی فرداشب به مناسبت تولد من فقط همه باید زوجی بیاین دیگه هر کی دوست دختر داره یا دختر خاله و....... بیاره! -اوو تولدت مبارک! -مرسی -خب دیگه بچه ها بریم الان کلاس شروع میشه -اوکی بریم
3 سال پیش در تاریخ 1400/04/13 منتشر شده است.
686 بـار بازدید شده
... بیشتر