دنیا می‌خواهی؟ نماز شب بخوان آخرت می‌خواهی؟ بازهم همان! سید علی قاضی

فرزند ایران
فرزند ایران
291 بار بازدید - 8 ماه پیش - یکی از علمای نجف می‌گفت:
یکی از علمای نجف می‌گفت: روزی به دکان سبزی فروشی رفته بودم؛ دیدم مرحوم قاضی خم شده و مشغول سوا کردن کاهو است ولی برخلاف معمول، کاهوهای پلاسیده و دارای برگ‌های خشن و بزرگ را برمی‌دارد. من مرحوم قاضی را کاملاً زیر نظر داشتم تا اینکه وی کاهوها را به صاحب دکان داد و وزن کرد و مرحوم قاضی آن‌ها را در زیر عبا گرفت و روانه شد. من که در آن وقت طلبۀ جوان بودم و مرحوم قاضی، مرد مسن و پیرمردی بود، به دنبالش رفتم و عرض کردم: آقا، من سؤالی دارم؛ شما به عکس همه، چرا این کاهوهای غیر مطلوب را سوا کردید؟ مرحوم قاضی فرمود: آقا جان من! این مرد فروشنده، شخص بی‌بضاعت و فقیری است و من گاه‌گاهی به او مساعدت می‌کنم. نمی‌خواهم چیزی به او بلاعوض داده باشم تا اولاً عزت و شرف و آبروی او از بین نرود و ثانیاً خدای ناخواسته به مجّانی گرفتن عادت نکند و در کسب نیز ضعیف نشود؛ و برای ما نیز فرقی ندارد که کاهوهای لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها، و من می‌دانستم که این‌ها بالاخره خریداری ندارد و ظهر که دکان خود را می‌بندد، به بیرون خواهد ریخت؛ لذا برای اینکه او ضرر نکند، مبادرت به خریدن آن‌ها کردم.
8 ماه پیش در تاریخ 1402/11/08 منتشر شده است.
291 بـار بازدید شده
... بیشتر