سریال از کا بهترون قسمت ۲۱

نیما افشارنادری
نیما افشارنادری
765 بار بازدید - 3 سال پیش - سریال از ما بهترون قسمت
سریال از ما بهترون قسمت 21 دوبله فارسی آدرس کانال یوتیوب مشکی‌مدیا https://www.seevid.ir/c/MeshkiMedia آدرس کانال مشکی کاناپه https://www.seevid.ir/c/MeshkiKanap... آدرس کانال یوتیوب مشکی ترکی https://www.seevid.ir/c/MeshkiTurki آدرس کانال یوتیوب مشکی ترکیدو https://www.seevid.ir/c/MeshkiTurkido آدرس کانال مشکی ترکیسه https://www.seevid.ir/fa/result?ytch=UC_bp... آدرس کانال مشکی ترکی4 https://www.seevid.ir/c/MeshkiTurki... آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/MeshkiGemTV داستان قسمت آخر سریال حکیم‌اوغلو. آتش و ایپک عروسی می‌کنند؟ https://youtu.be/FGVD7xRg-9o داستان قسمت آخر سریال معصومیت. اتفاق باورنکردنی: ادا با ایلکر عروسی می‌کند! https://youtu.be/pUdBLWpqdG0 اوزان با اوسان قرار می گذارد تا تمرین کنند و از او می خواهد فردا در کنسرتش به او هم اجازه بدهد تا روی سن بیاید. اوسان می گوید: «به شرطی که اگه تمرین رو نپسندم روی سن اومدن داریم! » اوزان هم قبول می کند و تا شروع به نواختن می کند، گوندوز پیدایش می شود. هردوی آنها سعی می کنند گوندوز را رد کارش بفرستند تا بتوانند تمرین کنند اما گوندوز جایی نمی رود و از اوسان می خواهد با توجه به روحیه او آهنگ بخواند و خودش هم توی حس می رود!! یاشار از بس خورده و سرش توی گوشی بوده، شکمش بدجوری درد می کند! صبح زود او پیژامه اش را می پوشد تا به شرکت برود که طالب با ماشینش سد راهش می شود تا با هم به شرکت بروند. یاشار هم خیالش راحت می شود که کسی او را نمی بیند اما یاشار او را به محله می برد! افراد محله با دیدن یاشار پوزخند میزنند و چشم از او برنمیدارند. یاشار خیلی معذب شده که شهنور هم سر می رسد و همین که مقابل یاشار می نشیند می پرسد: «صفیه چطوره؟ شنیدم موهاشم رنگ کرده؟! » چشم یاشار به مردهای محله می افتد که به او خیره شده اند و به پیژامه اش می خندند. ناگهان یاشار با عصبانیت سرجایش بلند می شود و فریاد میزند: «شماها چه میفهمین آخه! من بالاشهر زندگی میکنم اینا مده! من پیتزا میخورم و با تاکسی میرم اینور اونور! بهترین گوشی توی دستای منه! شماها این چیزارو کجا دیدین اخه! » و ناگهان نفسش به شماره می افتد و بی حال می شود. شهنور نبض او را می گیرد و فورا می گوید: «کفشات تنگه! اذیتت میکنه! » یاشار جیغ میزند و از اهالی محل می خواهد او را به بیمارستان برسانند. انها هم فورا به کمکش میروند. اوزان سر کلاس بوکسش می رود که می بیند از گوندوز شکایت شده و او را بیرون انداخته اند! اوزان از ته دل خوشحال می شود. برای تست آخر برک و پسر جوانی به همراه گیزم داخل شبیه ساز می روند. اما هم برک و هم پسر جوان حالشان بد می شود و گیزم در حالی که اصلا انگار تحت هیچ فشاری نبوده برایشان آب می اورد تا شاید حالشان بهتر بشود! مسئول انجا برک و پسر جوان را مرخص می کند و به گیزم با خوشحالی می گوید که او برای رفتن به فضا انتخاب شده. گیزم بیخیال در مورد این که وقتی بعد از سفرش فرود آمد چطور به نظر می رسد می پرسد. مرد می گوید: «یکم ممکنه دچار تاری دید و سردرد بشی و یکم هم صورتت باد کنه که زیاد چیز مهمی نیست و یه هفته ای حل میشه. » گیزم با شنیدن این حرف با تعجب می پرسد: «چی؟ چرا الان اینو بهم میگین!؟ یعنی چی که قراره صورتم باد کنه؟! قراره دنیا منو با صورت پف کرده ببینه و عکس بگیره؟! نه آقا من نمیخوام انصراف میدم! » و می رود! گوندوز خیلی ناراحت است و به الارا می گوید: «من همه چیزو خراب میکنم. حتی نتونستم باشگاه رو بچرخونم. شاید زنده و مرده م هیچ فرقی نداشته باشه الارا... » وبا ناراحتی می رود... ملیکه و برک و ال ایدا و اوزان به کنسرت اوسان می روند. وقتی برک از اوزان می پرسد که چرا روی صحنه نمی رود، اوزان می گوید که نتوانسته با اوسان تمرین کند. ال ایدا نفس راحتی می کشد و می گوید: «بهتر! میرفتی جلو آبرومون میرفت! » اما ملیکه می گوید: «اوزان خیلی استعداد داره! » کمی بعد اوسان از دوست قدیمی اش اوزان می خواهد که روی سن بیاید. اوزان آهنگ عاشقانه ای را در حالی که خیره به ملیکه است می خواند و ملیکه هم با لبخند چشم از او برنمیدارد. ال ایدا و برک چپ چپ به آن دو نگاه می کنند! وسط کنسرت، مردی مزاحم ملیکه می شود و برک جلو می رود و خیلی مودبانه از مرد می خواهد که مزاحم نشود اما مرد و دو بادیگاردش با عصبانیت به سمت برک حمله می کنند که اوزان با سر توی صورت مرد می زند و او را پخش زمین می کند! اوزان از این که بالاخره توانسته برای یک بار هم که شده کتک نخورد و بزند، خیلی خوشحال می شود! چنگیز پیش گوندوز می رود و بدون حرفی او را در اغوش می گیرد و می گوید: «مرسی! هیچ وقت اوزان رو تنها نذار پسرم
3 سال پیش در تاریخ 1400/12/01 منتشر شده است.
765 بـار بازدید شده
... بیشتر