ابرهای آرزو

ایران امروز
ایران امروز
5 بار بازدید - 8 ماه پیش - دانشجوی کارشناسی ارشد بود، پلیمر
دانشجوی کارشناسی ارشد بود، پلیمر خوانده بود و حاال از یکی از دانشگاه های خوب خارجی هم بورس گرفته بود. البد بعدش هم اونجا مشغول به کار و تدریس می شد و یه زندگی خوب و.... چقدر بقیه بهش تبریک می گفتن و ترغیبش می کردن برای رفتن؛ اما یه چیزی ته دلش هنوز راضی نبود. آرزو داشت کاری کنه و تو مملکت خودش موثر باشه. به هرکس می گفت یا باهاش مخالفت می کردن، یا در بهترین حالت می گفتن فعالً برو خارج، بعدا! بیا برای کشور کار کن. گاهی اوقات این حرف ها قلقلکش می داد اما در تنهایی های خودش خیلی آرمانی فکر می کرد، فکر می کرد یه روزی یه کاری برای کشور انجام میده، سری توی سرها درمیاره و بعد ازش دعوت می کنن که به عنوان یک فرد موفق جلوی رهبر صحبت کنه! بعد خودش به آرزوها و بلندپروازی های خودش می خندید و ابرهای باالی سرش رو با دست پاک می کرد! یه روز خلوت موقع ورود به دانشگاه، با استاد خودش هم قدم شد، کمی حرف از هر طرفی و بعد صحبت از یک کار بزرگ، صحبت از یک همکاری مشترک! ته دلش یه چیزی می گفت این همون چیزیه که می خواستی. از همون قدم زدن در سال 1386 زمینه شروع به کار شرکتی شروع شد که حاال نه تنها یکی از پیشران های حوزه پلیمر شده، الگوی موفق ارتباط بین صنعت و دانشگاه هم هست. این شرکت االن روی لبه های فناوری این حوزه کار می کنه و حتی در لیست سفارش شرکت های مهم خودروسازی خارجی برای تولید محصول قرار داره. حاال سال هاست داره جلوگیری می کنه از خام فروشی مواد پتروشیمی و همون حرفی که به روزی پشت تریبون زده بود رو داره عملی می کنه. رفت پشت تریبون... در دیدار سال 13۹8جمعی از تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعاالن اقتصادی با رهبر معظم انقلاب. حالا همه اون آرزوها و بلندپروازی ها عملی شده بود و دور سرش باز هم ابرهای جدیدی از آرزوهای عجیب می چرخید.
8 ماه پیش در تاریخ 1402/10/05 منتشر شده است.
5 بـار بازدید شده
... بیشتر