ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت (غزلی از حافظ)

ایده آلیتی
ایده آلیتی
974 بار بازدید - 3 سال پیش - ساقی بیا که یار ز
ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت کار چراغ خلوتیان باز درگرفت آن شمع سرگرفته دگر چهره برفروخت وین پیر سالخورده جوانی ز سر گرفت آن عشوه داد عشق که مفتی ز ره برفت وان لطف کرد دوست که دشمن حذر گرفت زنهار از آن عبارت شیرین دلفریب گویی که پسته تو سخن در شکر گرفت بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود عیسی دمی خدا بفرستاد و برگرفت هر سروقد که بر مه و خور حسن می‌فروخت چون تو درآمدی پی کاری دگر گرفت زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت حافظ تو این سخن ز که آموختی که بخت تعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفت
3 سال پیش در تاریخ 1400/11/03 منتشر شده است.
974 بـار بازدید شده
... بیشتر