فیک جیمین ( پارت ۱۷)

```•|아니타 육군방탄 소년단~
```•|아니타 육군방탄 소년단~
66 بار بازدید - 3 سال پیش - هوف بلاخره برگشتم (پارت 17)
هوف بلاخره برگشتم (پارت 17) ایشالله اصن بمیره ((نویسنده: ببخشید دیگهخخخخ بدبخ چی کشیده ازش)) رفتم رو تختم و فکر میکردم که چجوری باید جیمینو ببینممم.... فردا صبح : داشتم حاضر میشدم که برم.... چه عجب سون وو نیومده هنوز. ولی مطمئنان الان میااد. سون وو : سسلاام خانم کیم ببخشید دیر رسیدم...... خانم کیم: اشکالی نداره ا/ت: هوف رفتم باهاش توی کلاسمون ایش الان اونجا همه فکرمیکنن ما باهم قرار میزاریم.. سویون: عه از کی تا حالا با سون وو میچرخی؟ ن بابا فقط باهم میایم.. سویون کلاغ کلاسمونه هر چیو بفهمه انگار کل مدرسه فهمیدن معلم لی سوهو: بچه ها برای امروز کافیه ... رفتم با بچه ها نشستم غذامونو اوردن (توی مدرسه بهترین دوستم سوکیه) (و دشمنم داهیون دلیلش به خاطر جیمینه چون می‌دونه من اونو خیلی دوست دارم باهام بد رفتار می‌کنه و بعضی وقت ها به ادناش میگه منو اذیت کنن البته من روی جیمین اونقدرا هم حساس نبودم چون چ فرقی داش اصن مهم نبود ک حساس باشم یا نه ولی الان فرق می‌کنه) با سومی نوشته بودم داشتیم غذامونو میخوردیـم) داهیون از پشتم بدو بدو با ظرف کیمچی داشت میومد به سمتم میخواست محکم بکوبونه توی موهاممم نههههههه عا چی سون وو قبل از اینکه بزنه گرفتش سون وو: (با عصبانیت) چی کار میکنیی؟ داهیون: او اوپا ببخش حواسم نبود سون وو: دیگه نزدیک ا/ت نبینمتتت (همه ی بچه های کلاس تعجب کردن) ه نکنه واقعا باهم قرار میزارن؟؟ همه داشتن بلند باهم دیگه در مورد همین صحبت میکردن ا/ت: بسههههه همه ساکت شدن‌. ا/ت: غذاتونو بخوریین.. پایان پارت 17
3 سال پیش در تاریخ 1400/06/25 منتشر شده است.
66 بـار بازدید شده
... بیشتر