شعر شب های ناباور از هوشنگ ابتهاج با صدای خود شاعر
4 هزار بار بازدید -
5 سال پیش
-
من آن صبحم که ناگاهان
من آن صبحم که ناگاهان چو آتش در شب افتادم
بیا ای چشم روشن بین که خورشیدی عجب زادم
ز هر چاک گریبانم چراغی تازه می تابد
که در پیراهن خود آذرخش آسا در افتادم
چو از هر ذره ی من آفتابی نو به چرخ آمد
چه باک از آتش ِ دوران که خواهد داد بر بادم
5 سال پیش
در تاریخ 1398/04/16 منتشر شده
است.
4,017
بـار بازدید شده