ماجرای شیر درنده و خرگوش زیرک ؛ داستانی از کلیله و دمنه !

تبریز امروز: شیر پیر شده بود؛ اما باز زورش به تمام حیوانات جنگل می رسید ! حیوانات هم برای آنکه شیر از آنان دل آزرده نشود ؛ هر روز یکی را از مین خودشان انتخاب می کردند که به در خانه شیر برود تا آقا شیره ، او را بخورد ! اسب ، گوزن ، گاو همه یک به یک پیش شیر رفتند تا اینکه نوبت به خرگوش کوچولوی زیرک رسید تا برود و خود را تقدیم شیر بکند ! اما خرگوش دلش نمی خواست غذای شیر بشود و بنابراین دیر پیش شیر رفت و به او از آمدن یک شیر جدید به جنگل خبر داد.شیری که غذای شیر قدیمی را می خواست ! شیر با عصبانیت به خرگوش گفت او را به من نشان بده و خرگوش با زرنگی شیر را جلوی چاه آب برد و گفت شیر در اینجا زندگی می کند ! شیر وقتی به داخل چاه نگاه کرد عکس خودش را دید اما تصور کرد که این همان شیر جدید است ! با این خیال توی چاه پرید تا شیر جدید را ادب کند و از جنگل فراری بدهد ! اما نمی دانست که او در دام خرگوش زرنگ افتاده است و شیر در چاه آب افتاد و غرق شد و خرگوش با خوشحالی از نجات جان خود ؛ داستان مرگ شیر ظالم را به حیوانات خبر داد.......

• #کارتون_و_انیمیشن
• #کلیله_و_دمنه
• #شیر_ظالم_و_خرگوش_زیرک
• #حکایت_کودکان