ترانه احمد کایا درباره پدر با زیرنویس فارسی

مجله میدان آزادی
مجله میدان آزادی
2.9 هزار بار بازدید - 2 سال پیش - مجله میدان آزادی: پدرش بضاعت
مجله میدان آزادی: پدرش بضاعت چندانی نداشت. کارگر ساده نساجی بود در محله‌ی فقیرنشینی در شهر ملطیه ترکیه. آب باریکه‌ای که در می‌آورد کفاف سیر کردن شش فرزند قد و نیم قد را نمی‌داد. با آن شکم‌تله‌ی‌ ناچیز، نهایتاً می‌توانست زندگی دونفره‌ای را سامان بدهد و گاهی هم سیگار ارزان قیمتی دود کند. مثلاً سیگار مارک «بافرا» که معادلش در ایران حدوداً چیزی ست شبیه "بهمن کوتاه". اداره کردن یک زندگی هشت نفره با آن مواجب بخور نمیر، امکان نداشت. با خیال معاش بهتر، خانه و زندگی را جمع کرد و راهی استانبول شد. با خیال خام و هوس پخته. در استانبول اما خبری نبود. روزها کلاه هشت گوشه‌اش را سر می‌کرد و اُورکت کهنه‌اش را به دوش می‌کشید و می‌رفت دنبال پیداکردن کار. نهایتاً توانست در یک نمایشگاه اتومبیل مشغول شود. ماشین می‌شست؛ برق می‌انداخت، دستمال می‌کشید. درآوردن یک لقمه نان بخش زیادی از شبانه روز پدر احمد را به خود اختصاص می‌داد. همزمان اما شش دانگ حواسش به آن شش سرعائله هم بود. به روح‌شان، به تُردی عواطف‌شان. با حقوق یک ماه اضافه کاری، برای تولد احمد «باغلاما» خرید. ساز محبوب ترکی.‌ سازی که معمولاً آن را با نرمی و لطافت می‌نوازند و معلم احمد نیز همیشه همین توصیه را به او می‌کرد. توضیحات بیشتر و متن کامل این یادداشت را در سایت مجله میدان آزادی بخوانید: https://azadisq.com
2 سال پیش در تاریخ 1401/12/04 منتشر شده است.
2,935 بـار بازدید شده
... بیشتر