وانشات عشق به برادر پارت 6

yasi_army.bts
yasi_army.bts
666 بار بازدید - 3 سال پیش - خوب من دارم از سایت
خوب من دارم از سایت میزارم چون محدودیت کامنت دارم و خوب اینم که محدودیت کلمه داره کلا محدودیت تو محدودیت شد. خوب خوب زیادی حرف زدم بریم که داشته باشیم محض اطلاعات تون هیچی ننوشتم تا حالا و همش همین الان باید یهویی بنویسم. مدرسه ها پر حرفم کرده بریممممممم دیگه جدا با وارد شدنش به اونجا تصویری دید که اصلا فکرشم نمی کرد . تهیونگ رو سر جیمین بود و جیمین پای جونگ کوک گرفته بود و دنبال هم میکردن و همدیگه رو با بالشت میزدن و جین با ملاقه و قابلمه دنبالشون بود. جین:اهای بچه وایسا ببینم جیمین غذای منو خراب میکنی جونگ کوک وایسا اااا کجا میری؟؟؟؟ احتمالا تا الان فهمیدین دیگه اینا اینجا ایدل نیستن جین::اهای تهیونگ وای نسی با یونان اس درست میکنم وایسااااااااا تهیونگ برگشت ها به چه حقی به یونتان..... ات و جیهوپ پ بونگی و نام جون دید بچه ها اسماشون رو مخفف میکنم مثالا تهیونگ ته. نامجون نام. جیهوپ جی. جیمین موچی. جونگ کوک جی کی. اینجوری جیمین و جونگ کوک همدیگرو و ول کردن و صاف وایسادن تهیونگ جوری وانمود کرد انگار هیچی نشده جین هم قابلمه و ملاقه شپ پشتت قایم کرد جونگ کوک:اووووو نامجون هیونگ کی اومدی؟؟ رو به ات سلام خانم کوچولو ات:سلام.با لبخند ته در گوش بقیه عه عه نگاش کنی مثل جی کی دندوناش خرگوشی بقیه:اوهوم ته رفت جلو و دستشو دراز کرد سلام کوچولو سلام. اسمت چیه؟؟ ات اسمم یاسمنه خوشبختم اسم منم تهیونگ میتونی ته یا ته ته صدام کنی!! اوم ممنون با همون تهیونگ راحت ترم(لبخند مصنوعی) حتما هر جور راحتی اعضا دانه دانه خودشون رو معرفی کرد و باهاش تقریبا دوست شدن نکته:ات نمیخواست زیاد بهشون نزدیک بشه چون هنوز کنارشون زیاد حس امنیت نمیکرد. (والا منم برم پیش 7 تا پسر که نمیشناسمشون حس امنیت ندارم) جی کی:اااا میتونم یاسی صدات کنم؟؟ ات همون یاسی یا یاسمن هست محض اطلاع ات:بله حتما جی کی یه لبخند خرگوشی زد همونی که ارمی ها واسش غش میکنن ات هم مقابلا لبخند زد جی کی دستشو دراز کرد و ات دستاشو گرفت بیا باهم از دله ها بالا رفتن اون خانه خیلی بزرگ بود و 4 طبقه بود جی کی:ااا خوب یاسی ببین اینجا 4 طبقه است هر طبقه 5 تا اتاق داره که میشه 20 تا اتاق 10 تا اتاق برای من و برادرام و اتاق کارمون و این هاست بعد 10 تا میمونه ما برات یدونه از بهترین هاشو انتخاب کردیم حالا اگه خودت خواستی بعدا عوضش کت چیزی هم خواستی اول به خودم بگو باشه ات:چشم حتما جی کی:اه تو خیلی رسمی حرف میزنی بابا یکم راحت باش ات تک خنده ای کرد سعی میکنم خوبه. خنده ات:ااا جونگ کوک شی میتونم یه چیزی بگم؟؟ جی کی:مثلا الان گفت سعی میکنم ها. خخ اره به دور از شوخی بگو ات:عه خوب ببین تو وقتی میخندی خیلی شبیه خرگوشا میشی جی کی:اوه واقعا؟؟ ات:اوهوم جی کی:خخ ممنون راستی تو هم دندونات خرگوشی و یه چال رو لپ چپت داری اره؟؟ ات:اوهوم جی کی :پس خیلی شبیه همیم ات:اره فکر کنم اونا رسیدن و ات وسایل هاشو اونجا چید و بعد شام خوردن رفت بالا اتاقشو یکم تمیز کرد و بعدش هم مسواک زد و اتاق رو چک کرد و یه چرت کننده لب زد و به صورتش کرم زد بعد یه ماسک صورت هم گذاشت و رفت بخوابه داشت به اینجا و ادماش و دوستانش که توی پرورشگاه بودن فکر میکرد که خوابش رفت صبح ساعتشو نگاه کرد دید ساعت 7 صبحه تازه یادش اومد کجاست ولی کسی بلند نشده بود پس اونم رفت خوابید ساعت 8 بود که احساس کرد یه چیزی رو شکمشه اههه چشمانش باز کرد با چیزی که دید تعجب 10 برابر شد و چشاش گرد شد ا.... ا... این... این.. جا چی.. کار میک...نه؟؟؟ به نظرتون کی بود..؟؟؟؟ و برای چی روی ات بود؟؟ ها ها ها خنده شیطانی خوب خوب تموم شد لایک کنید و کامنت بزارید 3 تا هم باید به فالورام اضافه بشه تا بزارم و اگر نه شرمنده دیگه نمیزارم بای بای من برم سر کلاس بعدیم ظظظ
3 سال پیش در تاریخ 1400/08/17 منتشر شده است.
666 بـار بازدید شده
... بیشتر