ماجرای جالب طبخ غذای حسینی در قدیم

موسسه خیریه شهدای باغ فیض
موسسه خیریه شهدای باغ فیض
75 بار بازدید - 4 سال پیش - ماجرای جالب و شنیدنی طبخ
ماجرای جالب و شنیدنی طبخ غذای ماه محرم در زمان قدیم محله باغ فیض از زبان پیر غلام و نوکر نوکرای امام حسین(ع)،حاج حسین حیدر در کنار خادمین موسسه خیریه شهدای باغ فیض که در حال طبخ غذای گرم برای نیازمندان شناسایی شده در دهه اول و دوم محرم بودند. سائل خانه ی تو گر چه زیاد است زیاد کرمت چند برابر چه زیاد است زیاد این طرف ها گذری کن که ببینی اینجا در مسیر قدمت سر چه زیاد است زیاد خاکِ پای تو شدن آرزوی خوبان است ارزش خاک تو از زر چه زیاد است زیاد بال جبریل شده فرش حسینیه ی تو در عزاخانه ی تو پر چه زیاد است زیاد من شدم عاشق تو یا تو شدی عاشق من؟! لطف ارباب به نوکر چه زیاد است زیاد ! یک نفر گفت حسین اشک همه درآمد نمک نام تو دلبر چه زیاد است زیاد سه علی داری و پشتت به پسرها گرم است دور تا دور تو حیدر چه زیاد است زیاد حجم تیر سه پر حرمله ی خانه خراب از گلوی علی اصغر چه زیاد است حمل پیغمبر تو چند عبا می خواهد قطعه های تن اکبر چه زیاد است زیاد حق بده خواهر تو جسم تو را نشناسد در تنت نیزه و خنجر چه زیاد است زیاد روی نیزه سر تو سایه به زینب انداخت سایه ات بر سر خواهر چه زیاد است زیاد التماس دعا اللهم‌ صل‌ علی‌ محمد‌ و آل‌ محمد‌ و عجل‌ فرجهم #خیریه_شهدای_باغ_فیض #خیریه #شهدای_باغ_فیض #کمک_مردم #جهازیه_عروس #بسته_معیشتی #باغ_فیض #مهربانی #کمک_جهیزیه #نوکر_امام_حسین_علیه_السلام دریافت شده توسط @instasave_bot
4 سال پیش در تاریخ 1399/11/28 منتشر شده است.
75 بـار بازدید شده
... بیشتر