حسن بنی عامری : داستان « رویابین و رویاساز و رویافروش » ، با صدای نویسنده

به بهانه ی " وقت عاشقی با رویا " به قلم و با صدای حسن بنی عامری گاهی یک کلمه یا یک اسم می تواند سرنوشتت را دگرگون کند. با رویا عجین هستی از ازل از کودکی، یا در خلوت و در هیاهوی هر جمع شلوغی، تا به وقت ظهور عشق هم شور و شوق درونی ات بیاید مجسم بشود در دخترکی ساکت و رویا نام، که تو را در حسرت شنیدن یک کلمه ی عاشقانه رهات می کند به آینده ی مبهمی که عجین است در رویا بینی و رویاسازی و حتا رویا فروشی ات. رویا با من است. در قلبم. تا هنوز و تا همیشه. و البته تا عروجم و تا بعدش. و راستش، همین بعدش است که قشنگ است. اگر بعدی نبود، پیمودن این راه ناهموار، برای نویسنده ی سرسخت و زخمی و تنها، چه لطفی داشت؟ نوشتن کشف و شهودی است هستی شناسانه، که نویسنده ی کنجکاو و کاشفش را، حتا بعد از نبودنش زنده نگه می دارد در دل های روشن بین و جان های پرسشگر. زنده بودن در ذهن و در جان هایی که شیفته شان کرده ای با کلمه ی متفکر و سحرآمیز داستانت، راز جاودانگی داستان نویس ناب هم هست. من این جور بود و نبودی را متصور بودم که قلم دستم گرفتم. زندگی جاوید نویسنده، با احضار کلمه های دنیاساز و شگفت انگیز در متن داستانی اش، ماناترین حرفه ی دنیاست، حتا وقتی در هیچ جای دنیا حضور نداشته باشد. من با رویا به دنیا آمده ام، با رویا از کالبدم رها می شوم، با رویا تا ابد زنده خواهم ماند. آدرس متن همین روخوانی در وبلاگ " مجنون مست " حسن بنی عامری http://baniameri46.blogfa.com/

• #فرهنگ_و_هنر
• #حسن_بنی_عامری
• #داستان_نویس_ایرانی
• #رمان_متفاوت
• #جایزه_ی_گلشیری
• #جایزه_ی_منتقدان_مطبوعات