مردی که عاشق میشود - 50 ( بدون زیر نویس)
2.3 هزار بار بازدید -
11 سال پیش
-
میدو به تسانگ میگه باید
میدو به تسانگ میگه باید چیزی بهت بگم و تسانگ میگه بعدا بگو و میدو میگه باید همین الان بگم و تسانگ داد میزنه و میگه گفتم بعدا بگو و بعد از اینکه رسیدن خونه تسانگ میگه نمیخوام چیزی که بگی رو بشنوم و از نظر من تو زن منی و همه چیرو فراموش میکنم و میدو میگه یعنی حق ندارم حرف بزنم؟ وتسانگ میگه از چیزی که میخوای بگی میترسم و میدو ام میگه منم از این میترسم که تا کی میتونم این وضع رو تحمل کنم و تسانگ میگه چطور تونستی اینقدر بدجنس باشی؟میدو میگه جهی رو دوس دارم و تسانگ میگه پیشم بمون و نزار یه هیولای وحشی بشم
11 سال پیش
در تاریخ 1392/07/27 منتشر شده
است.
2,312
بـار بازدید شده