تفنگم شکار هیچ گوزنی در سرش نیست
98 بار بازدید -
7 سال پیش
-
قدم زدیم
تو از مرده
قدم زدیم
تو از مرده های دیشب گفتی
من از زنده های دیروز
از خیابان های نرفته
قدم های به تأخیر افتاده
سایه ی کم رنگم
و تفنگم
که شکار هیچ گوزنی در سرش نیست
آن قدر گفتم
که حرفت را زدی:
ما خلاف وعده نبودیم
وگرنه مرگ ما را فراموش نمی کرد
7 سال پیش
در تاریخ 1396/11/24 منتشر شده
است.
98
بـار بازدید شده