فیک ته ته پارت 4 اپ 123 گزااااااااااااااااش نکن خرههههههههه

جانم فدای رهبر تابع قوانین اپارات سخنان گوهر بار رهبر معظم انقلاب در تاریخ 1/1/1400 به نام خدا سلام به تمام مردم ایران بریم سراغ فیک:) شب خوابیدیم صبح با جیغ داد های تهیونگ بیدار شدم چشمامو باز کردم تهونگ بالا سرم بود گفتم یااااااااااااا چته تهیونگ؟ خوبی تو؟تو مغزت چیزی نخورده؟گفتی ا/تتت بلند شووووووووووووووووووو گفتم بیا نشستم (نشستی رو تخت)گفت بیا صبحانه عجیجم؟؟:) گفتم تهیونگ فقط یه بار دیگه،یه بار دیگه بگی عجیجم مرگت پای خودته ها:) گفت عجییییییییییییییییجممممممممم بلند شدم بدون اینکه مجال بدم یکی زدم تو جایی که نباید میزدم دراز کشید رو زمین میدونستم بد زدم ولی کاری نکردم رفتم کنارش گفتم مگه تو چیکاره منی که میگی عجیجم؟ هاا؟ بعدم میخواستم برم که جلو در اروم گفت خیلی هقق بدی هققق حداقل کمکم کن هقق دلم برای گریه هاش سوخت اروم رفتم پیشش بلندش کردم گذاشتم روی تخت گفتم هنوزم درد داره؟ گفت وقتی که همین دردو بهت فهموندم میفهمی هنوز درد داره یا نه! گفتی تهه تهیونگ چی داری میگی؟ حالت خوبه به مغزت که ضربه نخورده؟گفتی هیچی ولش برو صبحانه بیار گشنمه گفتم فلج که نشدی خودت بیا دستشو گرفتی بلند شدیم رفتیم پایین صبحانه خوردیم گفتم خب اقای دکتر حالا میخوای چیکار کنی؟ گفت خب ا/ت گفتم اول یه چی بگم اگه بگی میرم سراغ ایدلی و اون مدرک گوشه خونه خاک میخوره مزنم تو دهنت(بی ادب)گفت ااااا راستش میخواستم همینو بگم که اون مدرک بلا استفاده میمونه و من باید به فکر ارمی ها باشم (الهی دورت بگردم)و اگه دکتر بشم وقت کمتری دارم و همینطور پسرا خب اونام مدرک گرفتن ولی فقط سوکجین میخواد ادامه بده بلد شدم که بزنمش همین جوری داشتیم درو خونه میچرخیدیم و میخندیدم که من بزنمش که وسط راه گوشیم زنگ خورد شمارش خیلی جالب بود از این شماره ضروری ها بود جواب دادم یکی از اون ور صدای نگران کسی اومد که میگفت خانم دکتر کیم لونا؟ گفتم کیم لونا هستم اتافاقی افتاده گفت بلههههه ما به کمک شما نیاز داریم گفتم ولی من مدرک ندارم گفت مهم اینه که الان جون چند نفر دست شماست گفتم خب من الان چیکار کنم؟ گفت بیا این به بیمارستان یونگسی گفتم اوک الان میام *وایسادم*تهیونگ گفت کی بود؟گفتم از بیمارستان بود!گفت چییییییییییییییی کسی طوریش شده؟ گفتم اره باید برم برای عمل گفتی هن؟تو؟توکه مدرک نداری! گفتم تو که کر نیستی احیانا؟شنیدی که گفتم من مدرک ندارم اونم گفت مهم نیس همین الانم مث هویج اونجا واینستا برو اماده شو منو برسونی! گفت:من تورو برسونم؟گفتم نه پس الان عمه اینا میان منو میبرن خب من که ماشینم اینج نیس اقای دکتر گفت فعلا که شما خانم دکتری گفتم باشه بروووووووووووووو اماده شووووووووووووووووووووووووو گفت هوووووووووووو چته رفتم دیگه ****************************** همین الان اون عمل وامونده تموم شد اومدم بیرون دست رو مرتب اومدم بیرون راست میگفتن خیلی بیمار بود نمیدونستم چرا فقط همین یکی عمل داشت و خیلی هم عملش سخت بود نزدیک 3 ساعت تو اتاق عمل بودم وقتی اومدم بیرون تهیونگ هم نشسته بود پشت در اتاق عمل همین که اومدم گفت عمل چطور پیش رفت؟گفتم واقعا متاسفم مریض زنده..... گفت بگو دیگهههه زنده موند بابا کسی زیر دست من نمیمیره گفت اخه گفتم چی شده؟تهیونگ داری نگران میکنی گفت هیچی بریم ********* اومدیم خونه نشسته بودیم رو مبل داشتیم هات چاکلت میخوردیم که ناخود اگاه گریه ام گرفت داشتم همین جوری گریه میکردم و تهیونگ هم داشت تلویزیون میدید بلند شدم برم بالا مث چی بشینم گریه کنم که همین بلند شدم تهیونگ گفت:ا/ت؟کجا میری؟برنگشتم سمتش و سعی کردم صدام رو درست کنم گفتم میییرم باالااا گفت ا/ت برگرد گفتی چرا میخوام برم دیگه اینو گفتم سریع رفتم بالا درو اتاقو بستمو نشستم پشت در عرررررررررررررررر میزدم ولی اروم که متوجه نشه گفت فعلا باااااااااااااااااااااااای تا فردا گزارش =هک اگه میخوای بهت ثابت شه برو پارت 3 پایینش نوشتم چیکار کردم

• #متفرقه
• #بی_تی_اس
• #جانم_فدای_رهبر
• #رهبر_انقلاب