حاج محمود کریمی - روضه (کاروانی ز انتهای شفق)

حاج محمود کریمی
حاج محمود کریمی
989 بار بازدید - پارسال - این قطعه مربوط به مراسم
این قطعه مربوط به مراسم مناجات شب بیست‌وچهارم ماه رمضان در سال ۱۴۰۲ مى باشد كه در حرم امام رضا (علیه‌السّلام) اجرا شده است. براى دسترسى به آثار حاج محمود کریمی، می‌توانید به پايگاه اطلاع‌رسانی فطرس مراجعه نمایید. http://fotros.ir متن شعر: کاروانی ز انتهای شفق همچو خطّی شکسته می‌آمد روزن نور بود و تا شهری به سیاهی نشسته می‌آمد همه آماده‌ی پذیرایی همه سرگرم شهرآرایی در نگاه حرامیان پیداست شده این کاروان، تماشایی ناقه‌ها بی‌عماری و پرده رنگ و روی تمامشان نیلی کودکان قبیله‌ی طاها پاسخ هر سؤالشان، سیلی دور هر محملی که می‌آمد سر بر نیزه‌ای، هویدا بود هدف سنگ‌بازی مردم هم سر بر نی و هم آن‌ها بود در شلوغی سنگ‌اندازان گاه یک سر ز نیزه می‌افتاد تا دوباره به نیزه بنشیند کس‌و‌کارش دوباره جان می‌داد بعد یک انتظار طولانی سنگ و چوب و طناب آماده‌ست روی هر پشت بام می‌بینی که بساط شراب آماده‌ست در میان تمامی سرها یک سری روی نیزه بالاتر برق چشمان غیرتی او بود حتّی به نیزه، زیباتر نیزه‌داران به فخر می‌گفتند همه از قاتلین او هستند بس‌که از روی نیزه می‌افتاد سر او را به نیزه می‌بستند نیزه‌داران سنگدل حتّی از سر او، حساب می‌بردند دور از چشم زخمی عبّاس سر طفل رباب می‌بردند نیزه‌داری به حالت مستی رقص‌ پایی به نیزه‌اش می‌داد پیش چشم رباب، کودک او بارها روی خاک می‌افتاد
پارسال در تاریخ 1402/01/28 منتشر شده است.
989 بـار بازدید شده
... بیشتر