سریال ماکسیرا / ترانه ی زندگی قسمت ۱۳۹
1.4 هزار بار بازدید -
3 سال پیش
-
Açıklama
سریال ماکسیرا / پیمان
Açıklama
سریال ماکسیرا / پیمان / ترانهی زندگی قسمت 139
0
Beğeni
7
Görüntüleme
3 Oca
2022
سریال ماکسیرا / پیمان / ترانهی زندگی قسمت 139 دوبله فارسی
آدرس کانال یوتیوب مشکیمدیا
https://www.seevid.ir/c/MeshkiMedia
آدرس کانال مشکی کاناپه
https://www.seevid.ir/c/MeshkiKanap...
آدرس کانال یوتیوب مشکی ترکی
https://www.seevid.ir/c/MeshkiTurki
آدرس کانال یوتیوب مشکی ترکیدو
https://www.seevid.ir/fa/result?ytch=UC-Bs...
آدرس کانال مشکی ترکیسه
https://www.seevid.ir/fa/result?ytch=UC_bp...
آدرس کانال مشکی ترکی4
https://www.seevid.ir/c/MeshkiTurki...
آدرس کانال تلگرامی:
https://t.me/MeshkiGemTV
داستان قسمت آخر سریال حکیماوغلو. آتش و ایپک عروسی میکنند؟
https://youtu.be/FGVD7xRg-9o
داستان قسمت آخر سریال معصومیت. اتفاق باورنکردنی: ادا با ایلکر عروسی میکند!
https://youtu.be/pUdBLWpqdG0
شب در خانه بایرام، سهیلا نگران کریم و ماکسیرا است. بایرام میگوید که حتما زن و شوهری با هم وقت میگذرانند و از او میخواهد که پیگیر نباشد. زینب نیز به خانه نرفته و خدیجه زودتر خوابیده است و سر میز نیست.
زینب در کافی شاپ مشغول رقص با ماهر است. او به ساعت نگاه کرده و متوجه می شود که دیر شده است. زینب مست است و ماهر برای او تاکسی میگیرد تا به خانه برگردد.
کریم و ماکسیرا در ویلا دوباره شروع به بحث و دعوا میکنند. کریم بابت دروغ گویی و پنهانکاری ماکسیرا به او طعنه می زند. ماکسیرا عصبانی شده و دیگر توضیحی به کریم نمی دهد.
حسین پیش ملک می رود. او در مورد حرفهای ملک به او میگوید که ملک را درک میکند و از علاقه و تلاش او نسبت به زندگی شان با خبر است، اما او نمیتواند در حال حاضر به سرعت زندگی اش را تغییر دهد و باید شرایط جرن را نیز در نظر بگیرد. او از ملک میخواهد که مدتی به او زمان بدهد تا همه چیز را درست کند. ملک از حرفهای حسین ناراحت می شود.
سهیلا برای خواب به اتاق می رود.او نگران کریم و ماکسیرا و رابطه بین آنهاست. او از اینکه بایرام با خیال راحت خوابیده و نگران چیزی نیست، حرصش گرفته و خوابش نمی برد. سپس بیرون می رود. بایرام که خودش را به خواب زده بود، چشمانش را باز میکند.
سهیلا در سالن پذیرایی نشسته است که حسین به خانه می رود. حسین دلگیر است و کنار سهیلا می نشیند و برایش درد و دل میکند. سهیلا از کودکی های حسین تعریف میکند و او را نوازش میکند. زینب نیز به خانه می رسد و کنار آنها می نشیند.
در ویلا، کریم از علت رابطه ماکسیرا با جم سوال میکند و با طعنه میگوید که حتما دنبال شوهر پولدار بوده است. ماکسیرا با ناراحتی تعریف میکند که آن زمان خیلی فقیر بوده و برای اجاره خانه، برای همخانه ای هایش کار میکرده تا اجاره ندهد. سپس میگوید که واقعاً از زنده بودن بهار خبر نداشته و ملک و نیلای به او گفته بودند که بچه مرده به دنیا آمده بود تا بودن بچه باعث منع پیشرفت زندگی ماکسیرا نشود. کریم دوباره به ماکسیرا طعنه می زند و آنها بحث میکنند. ماکسیرا توضیح دادن به کریم را بی فایده می داند.
صبح در خانه بایرام، آیسل به حسین خبر میدهد که از دانشگاه تماس گرفته اند و سراغ کریم را میگیرند. حسین پیش بایرام می رود و بابت گم شدن کریم و ماکسیرا ابراز نگرانی میکند. او میگوید که باید دنبال آنها بگردند.
بایرام پاکتی پول به باده میدهد تا بابت کمک به بدهی برادر معملشان به او کمک کنند.
ماکسیرا و کریم بیدار شده و کریم برای ماکسیرا صبحانه آماده میکند. ماکسیرا میگوید که کسی دنبال آنها نمیگردد و نگرانشان نیست. کریم میگوید که هرکس آنها را گروگان گرفته است، حتما از بایرام پول میخواهد و انتقال پول و آزادی آنها زمان می برد و باید منتظر بمانند.
در کافی شاپ برای ماهر پیامی آمده و او با خبر می شود که پدرش فوت کرده است. ماهر ناراحت شده و گریه میکند. او موضوع را به کایا میگوید و از دوران سخت کودکی و نداشتن پدر و به مسئولیتی او تعریف میکند. کایا او را بغل کرده و دلداری می دهد
3 سال پیش
در تاریخ 1400/10/13 منتشر شده
است.
1,448
بـار بازدید شده