میراکلس ، ماجراجویی در پاریس فصل ۲ قسمت ۲۴ پسر شنی

VIPER : LEGEND KILLER
VIPER : LEGEND KILLER
44 بار بازدید - ماه قبل - مرینت گفت امشب اصلا حواست
مرینت گفت امشب اصلا حواست اینجا نیست تیکی چی ذهنتو مشغول کرده ؟ تیکی گفت سیگنال نورو مرینت ، مرینت گفت کوامی ارباب شرارت ؟ تیکی گفت آره اون امروز سه هزار و پنصدمین چرخشو جشن میگیره اونم تک و تنها ، مرینت گفت یکی از همین روزاست که از دست ارباب شرارت آزادش میکنیم بهت قول میدم ، تیکی گفت شاید راه حل سریعتری هم وجود داشته باشه ، کوامیا تو روز چرخش یا همون تولدشون میتونن با همنوع هاشون ارتبات برقرار کنن ولی دیگه تا مدتا این فرصت نصیبمون نمیشه آخه چرخه بعدی میوفته چند هزار سال بعد ، مرینت میگه وای این شگفت انگیزه پس میتونی بفهمی اون کجاست ولی چطوری اینکارو میکنی ؟ تیکی میگه کوامیا باید در زمان خاص تو جعبه آرزوها دور هم جم بشن ، مرینت میگه یعنی کی ؟ تیکی میگه امشب ، مرینت میگه امشب ؟ چرا زودتر درباره اش بهم نگفتی تیکی ؟ تیکی میگه چون استاد فو نمیخواد ما کوامیا صاحبمونو ترک کنیم اون میگه اگه احیانا کسی تومه آموما بشه ما باید فورا وارد عمل بشیم ، مرینت گفت حق با اون ولی مطمئنم مسئله بزرگی نیست منظورم اینه که اگه بقیه کوامی بتونن برن مراسمتون برگزار میشه دیگه درسته ؟ تیکی گفت خب متاسفانه اگه من نرم ممکنه اتفاق نیوفته هر چقدر تعداد کوامی های حاضر بیشتر باشه شانس بیشتری داریم ، مرینت گفت ولی اگه استاد فو اجازه نده ، تیکی گفت ویز ، پلگ و من یه فکری داریم خب بیشتر فکر پلگ بود من و پلگ به دورهمی کوامیا تو جعبه آرزوها میریم ویزم نگهبانی میده و اگه کسی شرور شد فورا بهمون خبر میده نظرت چیه ؟ فکر خوبیه ؟ مرینت گفت فکر خیلی خوبیه اگه ویز مراقب باشه هیچ خطری نداره ، تیکی گفت حتی اگه حقیقتو به استاد فو نگیم ؟ مرینت میگه اینجوری بتونین نورو رو نجات بدین و ارباب شرارتو شکست بدین استاد فو از دستتون ناراحت نمیشه ، تیکی میگه پس تو مشکل نداری ؟ میزاری برم ؟ مرینت میگه آره بهت اعتماد دارم تیکی ، تیکی میگه ممنونم مرینت لازم نیست نگران باشی من نا امیدت نمیکنم خوابای خوب ببینی ، پلگ میخواست بره که نقشه کشید ، گفت وای چقدر خستم من برم بخوابم ، آدرین میگه شب بخیر پلگ ، پلگ یه عروسک جای خودش میزاره میره ، نورو میخواست یواشکی بره که موفق نشد ، گابریئل میگه میشه بگی کجا داری میری نورو ؟ نورو میگه فقط میخواستم یکم برم بیرون زود برمیگردم ، خب دوستان ، اینم از خلاصه داستان
ماه قبل در تاریخ 1403/04/16 منتشر شده است.
44 بـار بازدید شده
... بیشتر