الهی نامه عطار نیشابوری | حکایت پیری که پسر صاحب جمال داشت

مینوی خرد
مینوی خرد
191 بار بازدید - 4 ماه پیش - حکایت پیری که پسر صاحب
حکایت پیری که پسر صاحب جمال داشت . یکی پیری چو ماهی یک پسر داشت که با روی نکو خُلق و هنر داشت پدر کو را چنان پنداشته بود حساب از وی بسی برداشته بود به آخر مرد و جان آن پدر سوخت چه می‌گویم جگر کو صد جگر سوخت پدر بی‌خود پی تابوت می‌شد که هم حیران و هم مبهوت می‌شد چو خاک افشاند بسیار و فغان کرد دلی پُر درد سر بر آسمان کرد چنین گفت ای که پیوندت نبودست تو معذوری که فرزندت نبودست فراغت داری از درد من آنگه که هستی از پس پرده منزّه گر استغفار بی پایان ندیدی حدیث کلبهٔ احزان شنیدی پسر را چاه و زندانست آنجا پدر را بیت الاحزانست اینجا اگر همچون تو پیوندش نبودی نبودی شک که مانندش نبودی پسر را با پدر چل سال پیوست چرا سعی بدو ندهد دمی دست اگر خطّی بود آن جز خطا نیست وگر حرفی بوَد آن هم روا نیست . الهی‌نامه از سروده‌های فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری مشهور به شیخ عطّار نیشابوری (۱۱۴۶م/۵۴۰ق ۱۲۲۱م/۶۱۸ق) یکی از عارفان، صوفیان و شاعران ایرانی سترگ و بلندنام ادبیات فارسی در پایان سدهٔ ششم و آغاز سدهٔ هفتم، یکی از شاهکارهای ادب پارسی به‌شمار می‌رود. الهی نامه در مجموع ۶۵۱۱ بیت است. پس از مقدماتی در وصف پیامبر و یارانش، پاسخ پدری است به درخواست‌های شش فرزندش، که هر کدام چیزی مانند دختر پریان، جادو، جام جم، آب حیات، انگشتری سلیمان و کیمیا، از وی طلب کرده‌اند. در این ویدئو حکایات شیخ گورکانی و گربه اش آمده است که امیدوارم از تماشا آن لذت و بهره وافی برید. . اگر از تماشای ویدئو لذت بردید، لطفا لایک کنید و نظرتون رو ثبت کنید، حتی با یه استیکر. با کمال میل پذیرای انتقادات محترمانه و سازنده شما هستم.
4 ماه پیش در تاریخ 1403/03/06 منتشر شده است.
191 بـار بازدید شده
... بیشتر