پای کار امام و ولایت - داستان بریدن دست غلام سیاه و دفاع او از امیرالمومنین

ehsanpakravan
0 بار بازدید - 3 سال پیش - «اصبغ بن نباته» نقل میکند
«اصبغ بن نباته» نقل میکند که: روزی در خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام بودم که بین مردم حکومت میکرد. ناگهان جماعتی بر آن حضرت وارد شدند و غلام سیاهی را دست بسته آوردند گفتند: یا امیرالمؤمنین این غلام دزدی کرده است، مجازاتش کن. حضرت فرمود: ای غلام آیا تو دزدی کردی؟ عرض کرد: آری، یا امیرالمؤمنین. حضرت علی علیه السلام فرمود: مادرت به عزای تو بنشیند، اگر برای مرتبه دوم اقرار کنی، دست تو را قطع میکنم. غلام گفت: دزدی کردم. حضرت علی علیه السلام فرمود: حکم خدا را درباره او جاری کنید. و آنگاه انگشتان او را قطع کردند. غلام انگشتان قطع شده خود را به دست چپ گرفت که خون از او جاری بود. ابن کوّای یشکری او را دید و گفت: چه کسی دست تو را قطع کرد؟ غلام گفت: (قَطَعَ یمینی سَیدُ الْوَصِیینَ وَ قَائِدُ الْغُرّ الُْمحَجَّلین وَ اَوْلَی النَّاسِ بِا الْمُؤْمِنین، عَلِی بْنِ اِبی طالِب اِمَامُ الْمَهْدِی وَ زَوْجُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ بِنْتَ مُحِمَّدِ الْمُصْطَفی اَبُوالْحَسَنِ الُْمجْتَبی وَ اَبُوالْحَسَنِ الْمُرْتَضی...) «دست مرا رهبر مردان و زنان و سزاوارتر از مؤمنان به خودشان، علی بن ابیطالب پیشوای هدایت کننده و شوهر فاطمه زهراعلیها السلام دختر محمد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم و پدر حسن و حسین قطع کرد.»
3 سال پیش در تاریخ 1400/01/24 منتشر شده است.
0 بـار بازدید شده
... بیشتر