دکلمه کاش شعری از محمد خوش بین(شبی که اسمت در خاطرم جان میداد)

117 بار بازدید - 2 سال پیش - اشعار و دکلمه های محمد
اشعار و دکلمه های محمد خوش بین شبی که اسمت در خاطرم جان می داد نگاه مضطربت مرده اش را تکان می داد به روی دامن سبزت کلاغی افتاد. چون تنت بوی خبر در آسمان می داد کاش میشد به پرستو و درخت غمگین هم خبر از آمدن فصل بهاران میداد به کجا سر بزنم تا که ببینم در شهر دختری را که به من خنده ی پنهان می داد کاش بر عکس تمام قصه های تاریخ یوسف خبری از خود به کنعان می داد کاش میشد که تو برگردی تا شعرهم به غزل مویه ی خود نقطه پایان می داد
2 سال پیش در تاریخ 1401/06/25 منتشر شده است.
117 بـار بازدید شده
... بیشتر