فیک جین پارت ²

کمی روم مکث کرد و گفت :خوبه و بعد به سمت صندلیش رفت و روش نشست... بعد از اتمام کلاس بی حوصله کتابام رو جمع کردم و گذاشتم تو کوله پشتیم گوشیمو هم گذاشتم تو جیب شلوارم و از کلاس زدم بیرون. لیزا رو دیدم که داشت می رفت خونشون باهاش خداحافظی کردم و یکمی راجب جذاب بودن استاد گفت و چون من خسته بودم حال نداشتم جوابشو بدم و بهش یه بروبابایی نثار کردم که گفت دختره پرو اصن خدم دلشو بدست میارم. باشنیدن این حرف داشتم منفجر میشدم از اعصبانیت بعد به خودم اومدم دیدم بع من چه من ک دوستش ندرم بره باهاش دوس شه اصن. وارد خونه ام شدم لباسام رو در اوردم و رفتم به حموم تا ی دوشی بگیرم. بعد از دوشم حوله رو پوشیدم و به سمت یخچال رفتم درشو باز کردم فقط ی نودل برداشتم و پختمش. داشتم میخوردمش که زنگ خونه به صدا در اومد. ایششششششش الان ساعت ۱۱ شب کی زنگ در خونه رو میزنه اونم ی دختر تنها. بلند شدم و به سمت در رفتم لیزا بود با کلی وسایل خوراکی تو دستش بی حوصله بهش سلام دادم. بعد کلی چرت پرت گفتن و خندیدن و سریال دیدن و خوردن خوراکی ها رفت خونشون. قری به گردنم دادم. و تا ساعتو دیدم پشمام ریخ..ساعت ۲ شب بووود زود رفتم اتاقم لباس خواب پوشیدم و به سرعت خوابیدم. باصدای زنگ گوشیم بیدار شدم اححح ی روز تکراریییی بلند شدم و رفتم دسشویی بعد انجام کارای مربوطه موهامو شونه زدم و خرگوشی بستمش و یه ماتیک صورتی کمرنگ زدم . پیراهن کیوت صورتی رنگ یقه قایقیم(ببینید اون یونیفرن مدرسه رو اگه نخواد هم میتونه نپوشه یا برعکس) رو پوشیدم و ی شلوار سیاه گشاد پوشیدم و از خونه زدم بیرون. طبق معمول تاکسی گرفتم کرایه رو دادم و پیاده شدم. وارد سالن کع داشتم میشدم خوردم ب یکی. از اونجایی که خیلی پررو و زبون دراز بودم گفتم:جلوی پاتو ببین مردتیک.... سرمو بلند کردم و قامت استاد رو دیدم که لباساش خاکی شده بود. با ببخشیدی به سمتش رفتم دستمو دراز کردم تا پاشه. باهم رفتیم به کلاس. لیزا دوید سمتم و پرسید:_خبراییه؟! چرا با استاد اومدی دختر؟! حوصله توضیح نداشتم پس با بی حوصلگی خلاصه ای کردمو گفتم: +داشتم وارد سالن شدم خوردم به استاد افتادیم زمین بلند شدیم باهم اومدیم باشه؟! _اوه وای مث رمانا چ رمانتیک... سرمو به نشونه تاسف تکون دادم و ریز خندیدم. وارد کلاس شدیم با لیزا.( نه پس با کی -_- خخخ) ادامه در پارت بعد ۲۰ لایک برای پارت بعد تروخدا گزارش ندید بخدا چیزی نداره به جون مامانتون تروخدا زحمت میکشم خو تروجان جدتون اگه خدارو دوست داری هیچ مغایراتی با سایت آپارات ندارد هیچ مغایراتی ندارد

• #مذهبی
• #امام_علی
• #حضرت_ابلفضل
• #یا_حسین
• #امام_حسین_علیه_السلام
• #امام_رضا_علیه_السلام