رمان پارت1/دوست داشتنی من /فن اردیا

195 بار بازدید - 2 سال پیش - های خبین من دیانام دوتا
های خبین من دیانام دوتا دوست صمیمی هم درم یکیش نیکا یکیش مهدیس خب امروز روز اول دانشگاهس باید برم مامان دیانا:دیانااااااا دختر بیااااا دیگه دیر شد دانشگاهت دوستات دم در منتظرن دیانا:باش مامان اومدم صبحانه رو خوردم و رفتم تو کوچه نیکا:سلام خوابالو دیانا:سلام خخخخ مهدیس:باز دیشب دیر خوابیدی دیانا:اره ،حالا بریم دم ایستگاه ارسلان:وای نگاه دخترارو ممد ممد:باز شروع کرد دیانا:خفه شو بیشعور ارسلان:چیشده خانوم خانوما دیانا:......... نیکا:دیانا بسه بشین بریم مهدیس:راس میگه بیا بریم دیانا:بش رسیدیم دم مدرسه رفتیم داخل باز دم کلاس وایساده بودن دیانا:مث اینکه دلت کتک میخواد ارسلان:وای دختر کوچولو شیر شده دیانا :رفتم جلو که بزنمش که افت......... برای پارت بعد4لایک
2 سال پیش در تاریخ 1401/10/23 منتشر شده است.
195 بـار بازدید شده
... بیشتر