رمان میراکلس فصل 1 پارت 3
63 بار بازدید -
3 سال پیش
-
فلش بک
از زبان آدرین
فلش بک
از زبان آدرین
اه!خسته شدم پلگ. دلم می خواد بدونم لیدی باگ کیه
در ذهن:ها!این صدای چیه؟
{تیکی دختر کفشدوزکی آماده}
ها! لی....لیدی باگ
مرینت،لیدی باگه
این امکان نداره
{دویدن به سمت خانه}
پلگ!چرا بهم نگفتی مرینت هست لیدی باگ
هاا!می دونی چقدر درد و سختی کشیدم و الان باید بفهمم،تو کوامی من هستی باید همچیو بهم می گفتی ولی من با چشم های خودم بعد این همه رنج فهمیدم
پلگ:ببخشید آدرین من نباید قوانین را زیر پا می گذاشتم.
آدرین :....{عصبانی و نارحت}
مدتی بعد....
من فردا باید بفمم مرینت به خاطر کی منو رد می کنه
نکنه اون لوکا باشه؟
پایان فلش بک
حالا وقشته
{قایم شدن و تبدیل}
رفتن به سمت خانه ی مرینت
رفتن در اتاق مرینت
کت نوار: سلام مرینت
مرینت:
پایان
لایک و فالو کنید لطفا
3 سال پیش
در تاریخ 1400/07/27 منتشر شده
است.
63
بـار بازدید شده