مدیریت تصویر در جنگ رسانهای؛ بایستههای جنگ روایتها
207 بار بازدید -
2 سال پیش
-
️یکی از چیزهایی که میتواند
️یکی از چیزهایی که میتواند در روایت پذیرش ایجاد کند این است که روایت به درونیات مخاطب قلاب شود. مخاطب یکسری درونیاتی دارد؛ مثلا همیشه هر مخاطبی در همه جای دنیا مفهوم عشق را دوست دارد، اگر روایت شما یک کدگذاری های عاشقانه داشته باشد مخاطب این را میگیرد و میفهمد.
مخاطب همیشه در دنیا مدافع مظلوم است و همواره از ظالم بیزار است. روایت غربیها اینگونه است که یک مظلومی را در برابر جمهوری اسلامی قرار میدهد و بر اساس این روایت حکومت ما ظالم میشود و آن مظلوم میشود! حالا این مظلوم ممکن است یک فوتبالیست یا هنرپیشه و... باشد.
️در جنگ روایتها حداقل در کلان مسئله، من فکر میکنم دو روایت در تقابل مبهم است. ما داخل #جنگ هستیم و داخل جنگ سعی میکنیم سرزمین دشمن را تصاحب کنیم. اینجا چون جغرافیای موضوع روایت است، قاعدتاً طرفین در نقطه اول شروع میکنند روایت خودشان را ارائه میدهند.
️مثل قضیه مهسا امینی، جمهوری اسلامی روایت خودش را ارائه میکند، از آن طرف هم اینترنشنال روایت خودش را ارائه میکند یا در موضوع متروپل جمهوری اسلامی روایت خودش را ارائه میکند، رسانههای معاند هم روایت خودشان را ارائه میکنند.
️روایتها عرضه میشود، سپس تلاش میکنند روایت مقابل را ابطال کنند که همهی اینها تکنینک دارد؛ چگونه میتوانند روایت مقابل را در ذهن مخاطب بیپایه کنند؟ و بعد روایت خودشان غلبه میکند! به این میگوییم روایت غالب. من معتقدم روایت اول مهم نیست، بلکه روایت غالب مهم است.
️ما یکسری واقعیتهایی داریم و این واقعیتها را انکار نمیکنیم و نمیخواهیم توجیه هم کنیم، مثلاً وضعیت اقتصادی که در آن هستیم و موارد این چنینی؛ منتهی آن چیزی که برای ما خطرناک است، روایت آن واقعیت است. از آن واقعیت یک تصویری در ذهن ما میسازند و این تصویر برای شما تصمیم میسازد.
️ما بر اساس واقعیتها تصمیم نمیگیریم بلکه بر اساس تصویرها تصمیم میگیریم؛ منشأ این تصویرها کجاست؟ اولین و مهمترین منشأ تصویرها جهان بینی انسان است. به تعبیر قرآن إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ؛ وقتی یک رزمنده وارد جبهه میشود چون تصویر این رزمنده جهان بینی اسلامی است، میگوید مرگ یا پیروزی برای من فرقی نمیکند.
2 سال پیش
در تاریخ 1401/12/01 منتشر شده
است.
207
بـار بازدید شده