گروه کامل ترحیم مداحی مداح بهشت زهرا

ejraye majales
39 بار بازدید - 4 سال پیش - دکلمه های مربوط به ترحیم
دکلمه های مربوط به ترحیم شبی یاد دارم که چشمم نخفت شنیدم که پروانه با شمع گفت که من عاشقم گر بسوزم رواست تو را گریه و سوز و زاری چراست بگفت ای هوادار مسکین من برفت انگبین یار شیرین من چو شیرینی از من به در می رود چو فرهادم آتش به سر می رود همی گفت و هر لحظه سیلاب درد فرو می دویدش به رخسار زرد که ای مدعی عشق کار تو نیست که نه صبر داری نه یارای ایست تو بگریزی از پیش یک شعله خام من ایستاده ام تا بسوزم تمام تو را آتش عشق اگر پر بسوخت مرا بین که از پای تا سر بسوخت سعدی نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش و او یک ریز و پی در پی دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد بدین سان بشکند هر دم سکوت مرگبارم را دکتر علی شریعتی شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد فریبنده زاد و فریبا بمیرد شب مرگ تنها نشیند به موجی رود گوشه ای دور و تنها بمیرد در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب که خود در میان غزل ها بمیرد چو روزی ز آغوش دریا بر آمد شبی هم در آغوش دریا بمیرد تو دریای من بودی آغوش وا کن که میخواهد این قوی زیبا بمیرد من مرگ هیچ عزیزی را باور نمیکنم باور نمیکند دل من مرگ خویش را من این یقین را باور نمیکنم تا همدم من است نفسهای زندگی من با خیال مرگ دمی سر نمیکنم آخر چگونه گل خس و خاشاک میشود آخر چگونه این همه رویای نونهال نگشوده گل هنوزننشسته در بهار میپژمرد به جان من و خاک میشود آخر چگونه این همه عشاق بی شمار آواره از دیار یک روز بی صدا در کوره راهها همه خاموش میشوند این ذره ذره گرمی خاموش وار ما یک روز بی گمان سرمیزند جایی و خورشید میشود تا دوست داری ام تا دوست دارمت تا اشک ما به گونه ی هم میچکد ز مهر تا هست در زمانه یکی جان دوستدار کی مرگ میتواند نام مرا به دوبد از یاد روزگار بسیار گل از کف من برده است باد اما من غمین گلهای یاد هیچکس پرپر نمیکنم من مرگ هیچ عزیزی را باور نمیکنم سیاوش کسرایی
4 سال پیش در تاریخ 1399/12/02 منتشر شده است.
39 بـار بازدید شده
... بیشتر