نوحه/دوباره آمد شب جمعه این دل تنگم کربلایی شد/حسین واثقی نژاد

متن نوحه: دوباره آمد شبِ جمعه این دل تنگم کربلایی شد قفس وا شد درهوای آن طایر روحم نینوایی شد نهادم برهم دو پلکِ چشمان خود را با حالتی محزون سلامی دادم به آن حضرت دیده ام پراشک وبکایی شد خدا داند لحظه ای خوشتر بهتر از آن لحظه ندیدم من که خودرا دیدم درآنجا که در ره جانان،او فدایی شد منم مرهونِ همه رنج و زحمتِ و ِمهرِ والدین خود که از بدوِ کودکی پایِ روضه ها بابِ آشنایی شد چنان مهرِ آلِ عصمت شد در وجودم نقش و نهادینه که استمرارِ حیاتم از عشقِ سر شارِ مرتضایی شد خدا کرده رزقِ من اشک و روضه ی سالارِ شهیدان را که با یاد و گریه برآن شه دراموراتم ره گشایی شد خدا داند می تپد قلبم بر تولایِ عترتِ زهرا که با عشقِ آلِ پیغمبر سینه سوزان و غم سرایی شد طبیبِ درمانگهِ شاهِ کربلا باشد حضرتِ عباس برآن در هر سائلی آمد دستِ پُر رفت و اَغنیایی شد شبِ جمعه هرکجا هستی کن سلامی بر آن شهِ خوبان که زائر شد هرکه بر مولا زائرِ عرشِ کبریایی شد فدایت ، جانِ علی اکبر گوشه یِ چشمی هم به(( دانا))کن شبِ جمعه آمد وبا یادت؛ دِلَش پرشور و نوایی شد حسین جانم ای حسین جانم ای حسین جانم شاعر:حاج رسول دانا پایگاه حفظ و نشر آثار مداح اهل بیت علیه سلام کربلایی حسین واثقی نژاد

• #مذهبی
• #امام_حسین
• #نوحه
• #محرم
• #سینه_زنی
• #حسین_واثقی_نژاد