رمان فیک سپ( BTS Sope) Blue Dream PT3 رویای آبی(پارت سوم)SOPE BTS/شوگا و هوبا

The_Blue_Dream | روياي آبي ژانر:رمانتیک Romantic / Lovely عاشقانه/ Sad غم انگیز PT3 پارت 3 کاپل:Sope Top:شوگا Bot:هوسوک تعداد فصل ها:1 تعداد پارت ها:29 زمان اپ:نامعلوم -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- JHope:همون کتاب رویای ابی رو باز کردم که یونگی اون رو از دستم گرفت Suga:چیکار میکنی...:/ به این دست نزن Jhope:میدونم خودت اینو نوشتی:))))) Suga:چی میگی مگه من نویسندم؟؟ نخیرم این کتابیه که عاامم چیز یعنی قبلا خریدمش اره Jhope:منم رو سرم گوش دارم...:| Suga:اره دیگه سنجابا گوش دارن Jhope:بده دیگه میخوام اینو بخونم Suga:ساری هوبا نمیشه خبببب این توش چیزا شخصی نوشته شده مثل دفتر خاطرات کسی به این دست نزنه با همتونم Jin:باشه بابا حالا انگار گنجه Jimin:مگه توش طلا نگه میداری...:/// Kook:چشم:| Taehyoung:عجببب هیونگ عجببب باشه RM:راست میگه یونگی نباید به چیزای شخصی هم دست بزنیم Jhope:باشه اصلا اوکیییییی Suga:حالا نمیخواد ناز کنی...:) Jhope:نمیکنم :(((( Suga:کیوتت و صویییت خب دیگه بیا از اتاق بریم بیرون فعلا Jhope:هوم اره اره تو ذهن خودم گفنم :هروقت یونگی حواسش نبود میام و این کتاب رو میخونم واقعا کنجکاو شدم چی توش نوشته (فردای همون روز) Suga:بچه ها میگم امروز نهار چی سفارش بدیم؟؟؟ همه باهم گفتن_رامیون میخوریم اره رامیوننن Suga:اوکی Jhope:فرصت عالیه ایه وقتی داشت سفارش میداد منم میرم و کتاب رو برمیدارم و میخونمش (شوگا در حال سفارش غذا بود داشت رامیون(نوعی نودل کره ای) و استیک سفارش میداد) علامت جیمین_ علامت هوپی+ jhope:رفتم توی اتاق یونگی و یواشش در رو بستم که کسی متوجه نشه اومدن اینجا -کتاب رویای ابی رو برداشتم و شروع کردم به خوندن صفحه اول_اگر قراره عشق تو یک رویا باشه پس میخوام تا ابد بخوابم و این رویا رو ببینم مثل یک رویای قشنگ و ابی میمونی لمس کردن دستای تو ارامشی که همیشه بهش احتیاج داشتمو بهم میده و فقط کافیه توی چشمات نگاه کنم تا اون اقیانوس قشنگ و ببینم _او مای گاد یعنی اینارو خودش نوشته؟؟؟ واسه کی نوشتهههه باید بقیشم بخونم صفحه دوم_من برای زنده موندن فقط به روح خودم احتیاج ندارم بلکه به روح و جسم توهم برای زندگی و زنده موندن احتیاج دارم لبخند تو قشنگ ترین هدیه ی ای میتونه باشه که این دنیا به من داده میخوام با تموم عشقی که بهت دارم دستاتو بگیرم و گونه هاتو ببوسم وایییی پس چرا ننوشته که واسه کی این جملاتو نوشته یعنی کراش یونگی کیه؟؟؟؟واهاییی نکنه عاشق یک دختری شده؟؟ Jimin:هوپی رو اروم صدا زدم و رفتم ببینم کجاست توی اتاقشو گشتم دیدم نیست که یهو در اتاق یونگیو باز کردم و دیدم داره یه کتابی رو میخونه -هوپی همه جارو گشتم دنبالت چیکار میکنی اینجا؟ +هیییسسسس جیمین الان یونگی صدامونو میشنوه _چیکار میکردیی مگه؟ +بابا داشتم این کتاب رو میخوندم خودش نوشتتش _واقعا؟؟؟؟ +اره بابا خیلی قشنگه واسه عشقش نوشته ولی نمیدونم عشقش کیه اخه اسمی نبرده _خب صفحات بعدیم ببین شاید نوشته باشه +اخه جیمین هرچی میرم جلوتر هیچ اسمی رو نمیبینم میخوای توهم بخونیش؟ _اره ببینم (جیمین دو صفحه کتاب رو خوند) Jimin:اووووووووووو پس بدجور یونگی رو یکی کراش زده واییی باید سر از کارش در بیاریم الان بیا بریم غذا بخوریم بعد درموردش حرف بزنیم J hope:یک لحظه وایسا جیمین یونگی چند مدت پیش ها به من گفت که دوسم داره یعنی میتونه این کتابو درمورد من نوشته باشه؟؟ Jimin:اووو ودف پس چرا نگفتی بهمون هوپییی J hope:خب گفتم شاید خود یونگی نخواد شما بفهمید نمیدونم جیهوپ حواسش نبود و کتاب رو برعکس گذاشت سر جاش_ (جیمین و هوپی رفتن توی سالن و روی میز نشستند و همه شروع به خوردن غذا کردند که تلفن یونگی زنگ خورد و وسط غذا خوردن رفت) ادامه دارد.............To Be Continued برایـ حمایـتـ لایــکــ و کامنتـ یادتونـ نرهـ...:) لایک ها زیر10 باشن پارت بعد اپ نمیشه...:(

• #بازی_و_سرگرمی
• #bts_sope_fake
• #رمان_سپ_بی_تی_اس_فیک_سپ
• #جیهوپ_و_یونگی
• #tje_blue_dream_j_hope_s
• #رمان_بی_تی_اس_وانشات_و