فیک تهیونگ پارت ۶ (توی کپشن)

1 هزار بار بازدید - 3 سال پیش - خب بچه ها ببخشید یکم
خب بچه ها ببخشید یکم طول میدم گفتم که من همه اینارو همین الان دارم از خودم مینویسم و قبلا ننوشتم و از جایی هم کمی نگپکردم به خاطر همین طول میکشه و دستام و گردنمم واقعا در حال شکستنن پس لطفا شما هم لایک و فالوم کنید که انرژی بگیرم ممنون اینجوری بازی کردی اون تا آخرین لحظه هم نمیخواست اینکارو بکنه چون عاشقت بودو نمیخواست ضایت کنه و تازه قرار بود منو ببوسه ولی چون عاشق تو بود اینکارو نکرد و فقط اومد تو بغلم برات متاسفم که قدرشو ندونستی الانم که هوا سرده معلوم نیست رفته کجا پالتشو برداشتم و رفتم دنبالش داره برف میاد قطعا با این لباسا مریض میشه از دید ا/ت حالم خیلی بد بود و فقط داشتم تو شهر بی هدف قدم میزدم هوا خیلی سرد بود اما اصلا مهم نبود چون قلبم از بدنم سردتر بود دونه های برف روی شونه هام اب میشدن خیلی خسته بودم گوشه خیابون نشستمو گریه کردم یهو ی چیزه گرم رو حس کردم سرمو گرفتم بالا دیدم لیه گفت حالت خوبه گفتم هق نه براید استایل بغلم کرد سوار ماشینم کرد بردم خونش حالم خیلی بد بود تب داشتم خیلی حالم بد بود بهم قرص داد برام سوپ درست کرد خیلی حالم بد بود همونجوری خوابم برد فردا از خواب بیدار شدم دیدم لی نیست رفتم پایین دیدم داره صبحونه درست میکنه تا دیدم بدو اومد سمتم گفت حالت خوبه چرا اومدی باید استراحت کنی دستشو گذاشت رو پیشونیم گفت تبت اومده پایین اما هنوز یکمی داغی گفتم ممنون گفت بیا صبحانه گفتم اشتها ندارم گفت یعنی چی گفتم نمیتونم بخورم زنگ خورد رفت درو باز کرد یونا بود دویدم بغلش*** از دید یونا الان ی ماه میگذره ا/ت افسرده شده خیلی ضعیف شده به زور غذا به خوردش میدیم از دید تهیونگ دیروز فمیدم مییا بهم خیانت کرده سهام شرکتد بابا کشید و فرار کرد ا/ت راست میگفت اون منو برای خودم نمیخواست یهو یاد حرفش افتادم که گفت و تو وقتی اینو میفهمی که من توی دست نیافتنی ترین نقطه ی زندگیتم هق چرا من اینکارو باهاش کردم چرا لعنت بهم هق.. خب شرمنده بچه ها گوشیم ۱۱ درصده سعی میکنم پارت بعدم بزارم اما یول نمیدم شرمندتونم لطفا لایک و فالو کنید واقعا دیگه گردنم داره میشکنه دارم منفجر میشم ببخشید لطفا ویدیو رو هم باز کنید ممنون دوستتون دارم بای عشقولیا فالووو
3 سال پیش در تاریخ 1400/04/06 منتشر شده است.
1,073 بـار بازدید شده
... بیشتر