۲۰۵- گل اندامان

مفرح همدانی
مفرح همدانی
1.8 هزار بار بازدید - 9 ماه پیش - شعری در قالب غزل با
شعری در قالب غزل با مضمون عاشقانه عارفانه از مفرح همدانی ، در توصیف حالات عشاق و عشق ، کلیپ عاشقانه و احساسی همراه با موسیقی با پس زمینه تار از داریوش فرهنگ و ویدئو طراحی سیاه قلم از منظره جنگل. گُل اندامان به جانْ عَنبر،چو بنشـينند بفْشانند سيه چشمانْ به دلْ آتش چو برخيزند، بنشانند پريزادان كه طيـــفِ عالمِ قُربند در معني چو پرهيز از جنونِ عشقِ اِنسانند، آنسانند چو عُشّاق، آستانِ صُبح مي بويند، مي مويند در اين گُلزار، آنان كه پريشانند، ايشانند دل از دنيايِ دُون،آنانكه بردارند، بَر، دارَند ره آوردانِ اين وادي چو اينسانند، اِنسانند به فتواي جنون، قومي كه در مستي از اين هستي به جُز صهبايِ تلخ از پير مَستانند، مَستانند لبِ خشكيده ما شد سحر از جامِ مستان تَر اگر باده كِشان اينسان مُسلمانند، سَلمـانند سحرگَه حمد ميخوانند مرغانِ چمـن امّا چو تفسيرِ حديثِ گُل نمي دانند، حيرانند اَلا آهِ سحـرگاهي، به وفقِ دل بزن راهي كه بر درگاه، دلهائي كه مي دانند، مي خوانند به رسمِ عشقبازي دردِ جانسوزِ مُفـرّح را گروهي كه مياندارانِ مِيدانَند، مي دانند این اثر هنری از غزلیات مجموعه ارمغان ملکوت ، دیوان اشعار ناصر مفرح ذات ، شاعر معاصر همدانی انتخاب شده است. گل اندامان به جان عنبر، چو بنشینند، بفشانند/سیه چشمان به دل آتش، چو برخیزند، بنشانند 00:00 دل از دنیای دون آنانکه بردارند، بر دارند/ره آوردان این وادی، چو این سانند، انسانند 01:07 به فتوای جنون، قومی که در مستی، از این هستی/به جز صهبای تلخ از پیر مستانند، مستانند 01:19
9 ماه پیش در تاریخ 1402/10/01 منتشر شده است.
1,878 بـار بازدید شده
... بیشتر