تصور کن جیمین پارت ۶

جیمین : با بچه ها رفتیم پاسگاه یونگی که طبق معمول همیشه خواب بود یک آه کشیدم و سری از روی تاسف تکون دادم و رفتم سراغ پرونده مقتول اسم : فامیلی : جئون تعداد فرزند : ۲ کد ملی : ******** اسم همسر : جنی اسم فرزندان : جئون جونگ کوک ، جئون جونگهیون آدرس منزل : ( خودتون یک چیزی فرض کنید خو ) شماره: ( ***********) شغل: تاجر و بازرگان ( خا خیلی با شغل ها سرو کار ندارم ک همینم قبول کنید ) خب خب اینم اطلاعات فرد مقتول باید دختر و پسرشو پیدا کنیم رفتم پیش ته جیمین : سلام ته ( علامت جیمین- ) ته : سلام جیمین چیه باز ؟ (* علامت ته ) -: وا خو اومدم بگم باید بریم دنبال فردی به اسم جئون جونگ کوک و جئون جونگهیون * : خو اینا کی هستن؟ -: دختر و پسر مقتول * : باشه بریم به جین و نامجون بدبخت هم خبر بده به خدا اونام با تمام خریتشون پلیس خوبین( دوستان قصد توهین ندارم لطفا ناراحت نشید ) -: اوک ته بریم جیمین : های نامجون های جین ( علامت جین + ) ( علامت نامجون # ) #: سلام جیمین + : سلام جیمین چی شده؟ خب دوستان اینم پارت بعد لایک کنید کامنت بزارید چشمم دوباره عفونت کرده نمیتونم زیاد بنویسم دوستون دارم بای

• #متفرقه
• #جیمین
• #فیک
• #بی_تی_اس