وانشات رئیس من پارت ۳ ( اپ مجدد داخل کپشن )

BTS_merry.m
BTS_merry.m
306 بار بازدید - 3 سال پیش - Name : my boss The
Name : my boss The writer : merry.m ا/ت : باشه رفتم پشت سیستم گیمینگم مشغول بازی شدم . صدام همیشه موقع بازی توی اتاقم می پیچید . ا/ت : ایششش نونا بزنش پشت صخرسس ! بابا رو به روته بزن دیگهه ، بردار Ak بردار برو از پشت بزنش . دستمون تموم شد به لطفا گیمر ماهری مثل من برنده شدیم که دست محکمی زدم و میخندیدم . جونگ کوک : اهای یکم اروم تر کر شد گوشم . ا/ت : کاری نداری برو بیرون میخوام بازی کنم . جونگ کوک : اگه کار داشته باشم چی ؟ ا/ت : نگو میخوای بازی کنی ! جونگ کوک : به مبارزه می طلبمت :) ا/ت : وات... با من ؟ نچ همون اول میبازی ^-^ جونگ کوک : مبارزه ی بین خواهر و برادر هر کی بیشتر kill داد برندس چطوره ؟ ا/ت : هومم ؟ باش اونم رفت پشت سیستمش و از اتاق های جداگونه و وارد بازی شدیم . جونگ کوک : چطوری بازنده ؟ ا/ت : هه مشخص میشه کی بازندس ! جونگ کوک : بَتِل یا مولتی ؟ ا/ت : تو هر دو تاش استادم هر کدومو میخوای برو °~° پا به پای هم حریف هارو میکشتیم اخرین دست بود . و ... ا/ت : نههههه جونگ کوک بلند میخندید و داد میزد بازنده .. بازنده ا/ت : اوففف باشه تو بردی اروم بگیر دو دقیقه :( جونگ کوک : میخوای بازم بازی کنی ؟ ا/ت : نه فردا اولین روز کاریمه نمیخوام دیر کنم . جونگ کوک : هومم موفق باشی اطلاعات بده از اون رئیس خوشتیپ با ما ( با خنده ) ا/ت : هر هرر رو اب بخندی :/ * فردا صبح * لباسامو پوشیدم و موهامو بالا بستم صبحانه رو خوردم کیفمو برداشتم . جونگ کوک : خوش بگذره خخخ ا/ت : کوک میام ... خدایا یک صبر بهم بده :( سوار تاکسی شدم و رسیدم . ساختمون خیلی بزرگی بود خدایی توش گم میشدی . وارد شدم که میزمو بهم نشون دادن دقیقا روبه روی اتاق رئیس بود :/ طبق حرفایی که دیروز بهم زدن شروع کردم به درست کردن قهوه ی بدون شکر :) توی سینی گذاشتم و در اتاقشو زدم . شوگا : بیا تو ا/ت : بسم الله الرحمان الرحیممم خدایا خودت رحم کن به منه بدبخت . وارد اتاق شدم ا/ت : قهوتون ( تعظیم ) شوگا : مرسی ......... End of part 3 دوباره اپلود کردم پارت های بعدم که هست اگه مشکلی بود دوباره بهم بگین :) اصکی ممنوعععع
3 سال پیش در تاریخ 1400/03/16 منتشر شده است.
306 بـار بازدید شده
... بیشتر