تئاتر موزیکال حسنی ، خانم حنا و لوبیای سحرآمیز

آکادمی فن بیان کیمیا اسلامی
آکادمی فن بیان کیمیا اسلامی
308 بار بازدید - 3 سال پیش - قصه حسنی و لوبیای سحرآمیز
قصه حسنی و لوبیای سحرآمیز ( حسنی و خانم حنا ) روزگاری ، کشاورز فقیری بود که زن و یک پسر تنبل به نام حسن داشت .روزی که کشاورز مرد ، فقط یک گاو برای خانواده اش به جا گذاشت . حسن و مادرش با شیری که گاو می داد زندگی می کردند . آنها هر روز صبح شیر را به بازار می بردند و می فروختند . اما یک روز صبح ، گاو دیگر شیر نداد و آنها دیگر پولی نداشتند که حتی یک قرص نان بخرند .
3 سال پیش در تاریخ 1400/11/29 منتشر شده است.
308 بـار بازدید شده
... بیشتر