کتاب صوتی_ مهارت های فرزند پروری_ قسمت دوم
271 بار بازدید -
3 سال پیش
-
مهارتهای فرزندپروری والدین نقش مهمی
مهارتهای فرزندپروری والدین نقش مهمی در شکل گیری شخصیت کودک دارد و اثر آن تا پایان عمر باقی میماند از این رو یادگیری این مهارتها ضروری است.
پدر باید الگوی فرزند در صداقت، سخاوت و شرافت باشد. او باید وقت کافی برای ارتباط با فرزندان بگذارد و نباید بین گفتار و کردارش تفاوتی باشد. ارتباط میان مادر و فرزند نیز اثرات مهمی در رشد روانی کودک دارد.
والدین حالات متفاوتی را در رفتار با کودک از خود نشان میدهند و میتوانند با محبت و آزادگذار، بامحبت و محدودکننده، متخاصم و محدودکننده و یا متخاصم و آزادگذار باشند و با توجه به شیوهای که اتخاذ میکنند رفتارهای مختلفی را در فرزندان به وجود میآورند.
مهارتهای فرزندپروری شامل دو معیار عمده محبت و کنترل والدین هستند و به مجموعه رفتارها، روشها و گفتارهای والدین که نسبت به فرزندان خود اعمال میکنند گفته میشود که به صورت شیوههای استبدادی یا دیکتاتوری، سهل گیر و دموکراتیک یا مقتدرانه در نظر گرفته شدهاند.
شیوه دیکتاتوری یا استبدادی
این روش با کنترل شدید همراه است و یک نفر رئیس تمام اعضای خانواده است و امرونهی میکند و در همهٔ کارها وارد عمل میشود و همهٔ امور تنها به اراده و میل او انجام میگیرد. نمایش قدرت والدین اولین عاملی است که این شیوه را از دو شیوه دیگر متمایز میسازد. این والدین بسیار پرتوقع بوده و پذیرای نیازها و امیال کودکان نیستند. پیامهای کلامی والدین یک جانبه و فاقد محتوای عاطفی است. والدین مستبد غالباً هنگام اعمال دستورات، دلیلی ارائه نمیدهند. این والدین نسبت به سایر والدین در میزان مرعوب شدن در برابر رفتارهای نامطلوب، در حد متوسطی قرار دارند. در میان این سه شیوه، والدین در شیوهٔ استبدادی کمترین مهرورزی و محبت را از خود نشان میدهند. بهویژه این والدین بهندرت در رابطهای که منجر به خشنودی کودک شود، شرکت میکنند. آنها عموماً نسبت به تلاشهای کودکان برای حمایت و توجه بیتفاوتاند و بهندرت از تقویت مثبت استفاده میکنند. ابراز محبت در این الگو در پایینترین سطح قرار دارد. این والدین، تأیید، همدلی و همدردی اندکی را نسبت به فرزندان خود ابراز میکنند و شواهد اندکی مبنی بر روابط قوی میان مادر و فرزند وجود دارد. در حقیقت بر اساس گزارشهای موجود، این والدین برای کنترل کودکان خود از شیوههای ایجاد ترس استفاده میکنند و هیچگونه تفاهمی بین والدین مستبد و فرزندانشان وجود ندارد. این والدین اطاعت کودک را یک حسن تلقی میکنند و در مواقعی که اعمال و رفتار کودک در تعارض با معیارهای آنها قرار میگیرد، از تنبیه و اعمال زور برای مهار خواسته کودک استفاده میکنند. بر اساس تحقیقات، فرزندان والدین مستبد نسبت به فرزندان والدین مقتدر در برقراری رابطه با همسالان و داشتن موقعیت فعال و نیز استقلال رأی در سطح پایینی قرار میگیرند. این کودکان همچنین افرادی خشمگین، منزوی، غمگین و آسیبپذیر نسبت به فشار (استرس) و محتاط توصیف میشوند.
شیوه سهل گیر و بیتفاوت
در این خانواده بهجای محدودیت و نظارت شدید، اختیار و آزادی فراوان برای کودک قائل میشوند. در این خانوادهها، آزادی مطلق حکم فرماست، آزادی به معنای این که هر کسی، هر کاری دلش خواست میتواند انجام دهد. والدین سهل گیر کنترل کمتری بر کودکان خود اعمال میکنند و خواستههای آنها چندان معقول نیست. مهرورزی و محبت آنها در حد متوسطی قرار دارد. خانواده این والدین نسبتاً آشفته است. فعالیت خانواده، نامنظم و اعمال مقررات، اهمال کارانه است. والدین کنترل کمی بر کودکانشان دارند، همینطور در خصوص انضباط کودک از نگرشهایی متعارض برخوردارند. والدین سهلانگار در عین آنکه به ظاهر نسبت به کودکان خود حساس هستند، اما توقع چندانی از آنها ندارند. فقدان خواستههای معقول همراه با خودداری از ارائه دلیل و گفتوگو با کودک، همواره از ویژگیهای این شیوه به شمار میرود. این والدین بسیار بهندرت به فرزندان خود اطلاعات صحیح یا توضیحات دقیق ارائه میدهند. در عین حال والدین سهلانگار زورگو و سرکوبگر هستند. آنها از روشهای احساس گناه و انحراف استفاده میکنند. این والدین همچنین در بیشتر موارد در مواجهه با بهانهجویی و شکایت کودک، سر تسلیم فرود میآورند. والدین سهلانگار در ابراز محبت با والدین مقتدر تفاوت فاحشی ندارند. مادران سهلانگار به عنوان تنبیه، کودک را از محبت خود محروم میسازند و به تمسخر او میپردازند. یک والد سهلانگار در تلاش است درباره خطمشی خود با کودک مشورت کند و قواعد خانواده را برای او توضیح دهد. او توقع چندانی برای انجام کارهای منزل و رفتار صحیح از کودک خود ندارد و...
با ما همراه باشید
3 سال پیش
در تاریخ 1400/01/25 منتشر شده
است.
271
بـار بازدید شده