big hero part4 قهرمان بزرگ6 قسمت 4

موسسه آموزشی وستا
موسسه آموزشی وستا
229 بار بازدید - 4 سال پیش - واژگان: showcase: (n.) نمایش useless:
واژگان: showcase: (n.) نمایش useless: (adj.) #B1 بی‌مصرف washed up: (adj.) دل‌سرد، ناامید angle: (n.) #C1 زاویه rattle: (v.) نگران/عصبی کردن fellow: (v.) رفیق nervous: (adj.) #B1 مضطرب، نگران tense: (adj.) #B2 مضطرب، هیجان‌ززده inside out: زیر و رو disgusting: (adj.) #B1 چندش‌آور encourage: (v.) #B1 تشویق کردن، ترغیب کردن announcer: (n.) گوینده، اعلان‌کننده presenter: (n.) #B2 ارائه‌کننده neural: (adj.) عصبی؛ وابسته به عصب transmitter: (n.) فرستنده (سیگنال) construction: (n.) #B2 سازه، ساختمان transportation: (n.) #B2 حمل و نقل imagination: (n.) #B1 تخیل، خیال‌پردازی nephew: (n.) #B1 خواهر/برادرزاده؛ فرزند خواهر یا برادر اصطلاحات/عبارات: ️ You come up with something that blows Callaghan away, you're in.: با چیزی که کالاهان رو تحت‌تأثیر قرار بده میای، قبولی. blow sb away: (phrasal verb) کسی رو خیلی شگفت‌زده یا خشنود کردن ️ Shake things up.: یه تکونی به اوضاع بده. shake sth up: (phrasal verb) #C1 ایجاد تحول عظیم در چیزی (با هدف پیشرفت) ️ Stop whining. Woman up.: ناله نکن. قوی باش. whin: (n.) ناله woman up: (phrasal verb) آدم قوی/بهتری بودن؛ شجاع و سرسخت بودن برای مقابله با یک شرایط ناخوشایند و سخت پ.ن: معادل زنانه "man up" و قابل استفاده برای هر دو جنسیت ️ I haven't done laundry in six month.: 6 ماهه لباس نشستم laundry: (n.) #B2 لباسشویی، خشکشویی ️ One pair lasts me four days.: یه جفت واسه 4 روز من کافیه. pair: (n.) #A2 جفت (از چیزی) last: (v.) #B1 دوام داشتن، طول کشیدن ️ It's calleded "recycling".: به این میگن "بازیافت". recycle: (v.) #B1 بازیافت کردن ️ I guess I'm up.: گمونم نوبت منه. be up: (idiom) نفر/چیز بعدی بودن (برای انجام کاری) ️ Don't mess is up.: گندش نزن. mess sth up: (phrasal verb) چیزی رو خراب‌کردن یا کاری رو بد و اشتباه انجام دادن ️ Break a leg, little man.: موفق باشی، مرد کوچک. break a leg: (idiom) آرزوی موفقیت برای کسی (پیش از اجرا) ️ Don't leave me hanging.: منو منتظر نذار. leave sb hanging: (idiom) کسی رو منتظر تصمیم یا جواب خود گذاشتن ️ but when it links up with the rest of its pals...: ولی وقتی به بقیه دوستانش وصل بشه... link up sth: (phrasal verb) متصل‌شدن به چیزی pal: (n.) دوست، رفیق ️ The applications for this tech are limitless.: کاربردهای این تکنولوژی نامحدود هستن. application: (n.) #C2 کاربرد tech: (n.) #B1 تکنولوژی - مخفف "technology" limitless: (adj.) نامحدود ️ can now be accomplished by one person.: الان می‌تونه توسط یک نفر تکمیل بشه accomplish: (v.) #C1 کامل‌کردن
4 سال پیش در تاریخ 1399/12/01 منتشر شده است.
229 بـار بازدید شده
... بیشتر