متن روان خوانی ( خوا )
1.7 هزار بار بازدید -
4 ماه پیش
-
متن روان خوانی ( خوا
متن روان خوانی ( خوا )
از کتاب سرزمین حرف ها
آموزگار #ریحانه_رضایی
شب بود. من در تخت خواب دراز کشیده بودم. خواهرم از کتابخانهی اتاقِ پدرم،کتابی آورد. او برای من کتاب خواند. من داستان این کتاب را خیلی دوست داشتم. وقتی کتاب خواندنِ خواهرم تمام شد، من خوابم برد. خواب دیدم در پلِ خواجو هستم وآنجا پر از کتاب داستان است. کتابی را برداشتم که میخواستم آن را بخوانم. ولی من هنوز تمام نشانهها را یاد نگرفته بودم. در خواب خواهرم را دیدم به سوی من میآید وکتابی در دست دارد. اسم کتاب، گیاهخواران بود. زمانی که از خواب بیدار شدم، رویایم را برای خواهرم گفتم.
4 ماه پیش
در تاریخ 1402/11/28 منتشر شده
است.
1,774
بـار بازدید شده