مستند فرزند سیا که به معرفی کامل جلاد شاه یعنی پرویز ثابتی می‌پردازد

حیات طیبه
حیات طیبه
1 هزار بار بازدید - 2 سال پیش - مستند فرزند سیا که به
مستند فرزند سیا که به معرفی کامل جلاد شاه یعنی پرویز ثابتی می‌پردازد ببینید پرویز ثابتی چه جلادی بوده که داعش باید جلوش لنگ مینداخته از آموزش‌هاش ویژه سیا و موساد به ساواک برای شکنجه مردم تا سرنوشت‌‌های جالب شکنجه‌گرها بعد از انقلاب *** آن اوایل به‌ عنوان تحلیل‌گر سیاسی وارد ساواک شد و تحلیل‌هایی ارائه می‌داد در این حد: «مردم ایران برای دموکراسی آمادگی ندارند... بعدها که دیدند افکارش بیمارتر از این حرف‌هاست و پهلوی دوم هم گفته بود «مغزش معیوب» است در سلسله مراتب ساواک ارتقاء یافت! و سال ۱۳۵۲ شد رئیس ساواک تهران و مسئول اداره سوم ساواک، یعنی اداره امنیت داخلی که مهم‌ترین رکن ساواک بود و کارش شد راه‌اندازی مراکز شکنجه و اعتراف‌گیری از مبارزان علیه حکومت پهلوی. فقط یک فقره از تشکیلات زیر نظر ثابتی «زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری» بود که در دهه ۵۰ بیش از ۸ هزار نفر در آن زندانی و شکنجه شدند. ثابتی بعدها که انقلاب شد و فراری شد از بیخ منکر همه قضایا شد و از این حرف‌ها می‌زد: «من همان‌طور که گفتم با شکنجه و هرگونه اقدام غیرقانونی مخالف بودم و تا آن‌جا که در توان داشتم از آن جلوگیری می‌کردم. حالا ثابتی چی شنیده بود؟ فردی مشهور به «کمالی» که یکی از شکنجه‌گران مخوف ساواک بود و زیردست ثابتی کار می‌کرد، برای مردم ایران تعریف کرد: «هر وقت ثابتی می‌آمد عضدی داخل حیاط می‌شد و با صدای بلند داد می‌زد؛ بازجوها مگر مرده هستند که صدایشان در نمی‌آید. داد بزنید و فحاشی کنید، آقا خوشش می‌آید و بارها در جمع کلیه کارمندان اظهار می‌داشت هر وقت آقا یعنی پرویز ثابتی می‌آید شما متهم را بیاورید داخل اتاق و بزنید و فحاشی کنید با صدای بلند که آقا بشنود». این جناب ثابتی در دهه ۵۰ شمسی همه‌کاره ساواک شده بود و در کتاب «معمای هویدا» نوشته است که این‌طوری شده بود: «کار امنیت داخلی در واقع یکسره در دست پرویز ثابتی بود که ریاست اداره‌ سوم ساواک را به عهده داشت. نقش اصلی را به عهده داشت و شبکه‌ ساواک در وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی و حتی بخش خصوصی زیر نظر مستقیم او عمل می‌کردند. همان‌موقع که ثابتی همه‌کاره ساواک بود کسانی در ایران و در خارج از ایران به شکنجه مخالفان حکومت پهلوی اعتراض می‌کردند و در مقابل، پهلوی دوم شکنجه را انکار می‌کرد و می‌گفت: «ما مجبور نیستیم مردم را شکنجه کنیم، شکنجه شیوه عمل سازمان‌های عقب‌افتاده است. البته همزمان با این انکارها، ثابتی به عنوان «سخنگوی ساواک» و «مقام امنیتی» مدام در تلویزیون ظاهر می‌شد تا اقتدار ساواک را به رخ بکشد و مردم را بترساند و شایعه هم می‌ساختند و رواج می‌دادند درباره قدرت ساواک و این‌طوری بود: «در اوایل دهه ۵۰ شمسی نفوذ و دخالت ساواک در زندگی شخصی و احوالات خصوصی ایرانی‌ها به حدی رسید که به شوخی اما از روی ناخشنودی مشهور شده بود از هر سه ایرانی یکی ساواکی است؛ یعنی همه باید حواس‌شان جمع باشد و جلوی دیگران علیه شاه حرفی نزنند. ثابتی در بدو استخدام در ساواک درباره پیشینه خانوادگی و تحصیلی خود نوشته است: «از بدو تولد تا ۱۳۲۸ در سنگسر از بخش‌های سمنان در محله‌ای به نام تپه‌سر سکونت داشته‌ام و از مهر ۱۳۲۸ برای گذراندن تحصیلات متوسطه به تهران آمدم و مدت سه سال در منزل شوهر خواهرم... به شغل آموزگاری از سال ۲۶ مشغول شده‌ام و در ایام فراغت و دوران تحصیل با پدرم در امور حشم‌داری و تجارت در تهران کمک کرده‌ام...
2 سال پیش در تاریخ 1401/11/24 منتشر شده است.
1,099 بـار بازدید شده
... بیشتر