فیک خون آشام تهیونگ پارت ۱

زن یونجون بیدم:/
زن یونجون بیدم:/
0 بار بازدید - 3 سال پیش - سیلام کیوتا چطورید؟اون وانشات قلب
سیلام کیوتا چطورید؟اون وانشات قلب سیاه یادتونه؟دیگه اونو ادامه نمیدم بجاش براتون فیک خون آشام تهیونگ رو براتون میزارم.خب زیاده زد زدم بریم واسه داستان.(البته بگما این وانشات اسمات هست صحنه های۱۸+داره) مغزم:خاعک تو اون سرت کنن هستی من:زهرمار مغزم:به جایی نمیرسی که اینارو مینویسی من:بعدا به حسابت میرسم صبر کن اینو بنویسم خب بریم واسه داستان________________ ا/ت: دیگه خسته شدم از این زندگی....از کتای بابام خسته شدم.... از تحقیرای که میشم خستم....دلم میخواد بمیرم کاش یک غول چراغ جادو بود و ارزوهامو برآورده میکرد.. یک هو غول چراغ جادو ظاهر شد. (ناموصن علاالدین نشد؟) غول چراغ جادو:کی گفت غول چراغ جادو؟ ا/ت:م.من غول چراغ جادو:یک آرزو کن! ا/ت:امممممم ارزو میکنم که خون آشام هارو ببینم و البته خوشتیپ و ددی باشن . غول چراغ جادو:زیادی نیست؟خیلی خب باشه ولی اینو بدون که آرزوت پس گرفته نمیشه. ا/ت:ب.ب.باشه غول چراغ جادو:بی بودی بابودی بو! (چرا شبیه سیندرلا شدددد؟) ا/ت غش کرد و وقتی چشم هاشو باز کرد خودشو توی یک عمارت بزرگ دید. ا/ت:اه سرم! آخ کمرم، من کجام؟ (خاک تو سرم خخخخ) ا/ت از روی زمین بلند شد و به اینور و اون نگاه میکرد و سرشو برگروند و یک نفر و دید. (اون خون آشام کی بود؟بعله تهیونگ ژذاب ما بعله) تهیونگ:جاییی میرفتی بیبی؟ ا/ت:ک.ک.کی هستی؟ تهیونگ:یعنی میگی و منو نمیشناسی؟ ا/ت:ن.ن.نه تهیونگ:من کیم تهیونگم بزرگترین خون آشام ا/ت:قصد فضولی ندارم ولی تو مجردی؟چند سالتع؟ (خواهرم حیا کن تهیونگ و رها کن) تهیونگ:اره مجردم!۱۳۲۵ سالمه! ا/ت:*سکوت. ادامه دارد............. از جمله ای که من بچه ی خوبیم خیلی و پاکم خیلی هر روز یک پارت و براتون آپ میکنم. بای
3 سال پیش در تاریخ 1400/03/13 منتشر شده است.
0 بـار بازدید شده
... بیشتر